-
RE: سوره احزاب [33]
تفسير:
باز روى سخن در اين آيه به مؤمنان است و بخشى ديگر از احكام اسلام مخصوصا آنچه مربوط به آداب معاشرت با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و خانواده نبوت بوده است ضمن جملههاى كوتاه و گويا و صريح بيان مىكند.
نخست مىگويد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگز در اتاقهاى پيامبر سر زده داخل نشويد، مگر اين كه براى صرف غذا به شما اجازه داده شود، (آن هم مشروط به اين كه به موقع وارد شويد) نه اين كه از مدتى قبل بياييد و در انتظار وقت غذا بنشينيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ).
مسلما اين حكم اختصاص به پيامبر ندارد، در هيچ مورد بدون اجازه نبايد وارد خانه كسى شد. به علاوه به هنگامى كه دعوت به طعام مىشوند بايد وقت شناس باشند و مزاحمت بىموقع براى صاحب خانه فراهم نكنند.
سپس به دومين حكم پرداخته، مىگويد: «ولى هنگامى كه دعوت شديد وارد شويد، و هنگامى كه غذا خورديد پراكنده شويد» (وَ لكِنْ إِذا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا).
در سومين حكم مىفرمايد: پس از صرف غذا «مجلس انس و گفتگو (در خانه پيامبر و هيچ ميزبان ديگرى) تشكيل ندهيد» (وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ).
البته ممكن است ميزبان خواهان چنين مجلس انسى باشد در اين صورت مستثناست.
سپس علت اين حكم را چنين بيان مىكند: «اين كار پيامبر را آزار مىداد، اما او از شما شرم مىكرد، ولى خداوند از بيان حق شرم نمىكند و ابا ندارد» (إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ).
-
RE: سوره احزاب [33]
البته پيامبر خدا نيز از بيان حق در مواردى كه جنبه شخصى و خصوصى نداشت هيچ ابا نمىكرد ولى بيان حق اشخاص از ناحيه خودشان زيبا نيست اما از ناحيه كسان ديگر جالب و زيباست.
سپس چهارمين حكم را در زمينه «حجاب» چنين بيان مىدارد: «و هنگامى كه چيزى از متاع و وسائل زندگى از همسران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بخواهيد از پشت حجاب (پرده) بخواهيد» (وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ).
روشن است قرار گرفتن همسران پيامبر در معرض ديد مردم (هر چند با حجاب اسلامى باشد) كار خوبى نبود لذا دستور داده شده كه از پشت پرده يا پشت در بگيرند.
قرآن بعد از اين دستور فلسفه آن را چنين بيان مىفرمايد: «اين براى پاكى دلهاى شما و آنان بهتر است» (ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ).
پنجمين حكم را به اين صورت بيان مىفرمايد: «شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد» (وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ).
گرچه عمل ايذائى در خود اين آيه منعكس است ولى مفهوم آيه عام است و هر گونه اذيت و آزار را شامل مىشود.
سر انجام ششمين و آخرين حكم را در زمينه حرمت ازدواج با همسران پيامبر بعد از او چنين بيان مىكند: «شما هرگز حق نداريد كه همسران او را بعد از او به همسرى خويش در آوريد كه اين كار در نزد خدا عظيم است» (وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً).
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 54)- اين آيه به مردم شديدا هشدار داده، مىگويد: «اگر چيزى را آشكار كنيد يا پنهان داريد خداوند از همه امور آگاه است» (إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً).
گمان نكنيد خدا از برنامههاى ايذائى شما نسبت به پيامبرش با خبر نيست، چه آنها كه بر زبان جارى كردند و چه آنها كه در دل تصميم داشتند همه را به خوبى مىداند، و با هر كس متناسب كار و نيّتش رفتار مىكند.
(آيه 55)-
شأن نزول:
بعد از نزول آيه حجاب (آيه گذشته) پدران و فرزندان و بستگان همسران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خدمتش عرض كردند: اى رسول خدا! ما نيز با آنها از پشت پرده سخن گوييم؟
آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت كه اين حكم شامل شما نمىشود.
تفسير:
مواردى كه از قانون حجاب مستثنا است از آنجا كه در آيه گذشته حكم مطلقى در باره حجاب در مورد همسران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمده بود و اطلاق اين حكم اين توهّم را به وجود مىآورد كه محارم آنها نيز موظف به اجراى آن هستند و تنها از پشت پرده بايد با آنها تماس بگيرند، آيه نازل شد و حكم اين مسأله را شرح داد.
مىفرمايد: «بر آنان [همسران پيامبر] گناهى نيست كه با پدران، فرزندان، برادران، فرزندان برادران، فرزندان خواهران خود، و زنان مسلمان، و بردگان خود» بدون حجاب تماس داشته باشد (لا جُناحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبائِهِنَّ وَ لا أَبْنائِهِنَّ وَ لا إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ أَخَواتِهِنَّ وَ لا نِسائِهِنَّ وَ لا ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ).
و به تعبير ديگر محارم آنها كه منحصر در اين شش گروهند مستثنا مىباشند.
و در پايان آيه همسران پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را مخاطب ساخته، مىگويد: «تقوا را پيشه كنيد كه خداوند بر هر چيزى آگاه است» و هيچ چيز بر او مخفى و پنهان نيست (وَ اتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً).
چه اين كه حجاب و پرده، و مانند اينها همه وسائلى براى حفظ از گناه بيش نيست، ريشه اصلى همان تقواست كه اگر نباشد حتى اين وسائل نيز سودى نخواهد بخشيد.
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 56)- سلام و درود بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله: به دنبال بحثهايى كه در آيات گذشته پيرامون حفظ حرمت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و عدم ايذاء او آمده در اينجا نخست سخن از علاقه خاص خداوند و فرشتگان نسبت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مىگويد، و بعد در اين زمينه دستور به مؤمنان مىدهد، و سپس عواقب دردناك و شوم آزار دهندگان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را مطرح مىسازد و در آخرين مرحله گناه بزرگ كسانى را كه از طريق تهمت مؤمنان را ايذاء كنند بازگو مىكند.
نخست مىفرمايد: «خداوند و فرشتگان بر پيامبر رحمت و درود مىفرستند» (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ).
مقام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آن قدر والاست كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود مىفرستند، اكنون كه چنين است شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد، «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بر او درود بفرستيد و سلام بگوييد و در برابر فرمان او تسليم باشيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً).
او يك گوهر گرانقدر عالم آفرينش است، و اگر به لطف الهى در دسترس شما قرار گرفته مبادا ارزانش بشمريد، مبادا ارج و مقام او را در پيشگاه پروردگار و در نزد فرشتگان همه آسمانها فراموش كنيد.
قابل توجه اين كه در باره كيفيت صلوات بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در روايات بىشمارى كه از طرق اهل سنت و اهل بيت رسيده صريحا آمده است كه «آل محمّد» را به هنگام صلوات بر «محمّد» بيفزاييد.
به اين صورت: «اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد».
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 57)- اين آيه در حقيقت نقطه مقابل آيه گذشته را بيان مىكند، مىگويد: «كسانى كه خدا و پيامبرش را ايذاء مىكنند خداوند آنها را در دنيا و آخرت از رحمت خود دور مىسازد و براى آنان عذاب خوار كنندهاى آماده كرده است» (إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً).
منظور از «ايذاء پروردگار» همان كفر و الحاد است كه خدا را به خشم مىآورد و اما ايذاء پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله مفهوم وسيعى دارد، و هر گونه كارى كه او را آزار دهد شامل مىشود.
حتى از رواياتى كه در ذيل آيه وارد شده چنين استفاده مىشود كه آزار خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مخصوصا على عليه السّلام و دخترش فاطمه زهرا عليها السّلام نيز مشمول همين آيه بوده است.
رسول خدا فرمود: «فاطمه پارهاى از تن من است هر چه او را آزار دهد مرا مىآزارد».
شبيه همين معنى در باره على عليه السّلام نيز از پيامبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است.
(آيه 58)- اين آيه از ايذاء مؤمنان سخن مىگويد و براى آن بعد از ايذاء خدا و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اهميت فوق العادهاى قائل مىشود، مىفرمايد: «و كسانى كه مردان و زنان با ايمان را به خاطر كارى كه انجام ندادهاند آزار مىدهند، متحمل بهتان و گناه آشكارى شدهاند» (وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً).
چرا كه مؤمن از طريق ايمان پيوندى با خدا و پيامبرش دارد، و به همين دليل در اينجا در رديف خدا و پيامبرش قرار گرفته است.
در حديثى كه «امام على بن موسى الرضا» از جدش پيامبر نقل كرده چنين آمده است: «كسى كه مرد يا زن مسلمانى را بهتان زند يا در باره او سخنى بگويد كه در او نيست خداوند او را در قيامت روى تلى از آتش قرار مىدهد تا از عهده آنچه گفته بر آيد»!
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 59)-
شأن نزول:
آن ايام زنان مسلمان به مسجد مىرفتند و پشت سر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نماز مىگذاردند، هنگام شب موقعى كه براى نماز مغرب و عشاء مىرفتند بعضى از جوانان هرزه و اوباش بر سر راه آنها مىنشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مىدادند و مزاحم آنان مىشدند.
آيه نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را بطور كامل رعايت كنند تا به خوبى شناخته شوند و كسى بهانه مزاحمت پيدا نكند.
تفسير:
اخطار شديد به مزاحمان و شايعه پراكنان! به دنبال نهى از ايذاء رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و مؤمنان در آيات گذشته، در اينجا روى يكى از موارد ايذاء تكيه كرده و براى پيشگيرى از آن از دو طريق اقدام مىكند.
در قسمت اول مىگويد: «اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنين بگو: جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند اين كار براى اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است» و اگر تاكنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ).
هدف اين است كه زنان مسلمان در پوشيدن حجاب سهلانگار و بىاعتنا نباشند مثل بعضى از زنان بىبندوبار كه در عين داشتن حجاب آن چنان بىپروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمتهايى از بدنهاى آنان نمايان است و همين معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مىكند.
و از آنجا كه نزول اين حكم، جمعى از زنان با ايمان را نسبت به گذشته پريشان مىساخت، در پايان آيه مىافزايد: «خداوند همواره آمرزنده و مهربان است» (وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً).
هر گاه از شما تاكنون در اين امر كوتاهى شده چون بر اثر جهل و نادانى بوده است خداوند شما را خواهد بخشيد، توبه كنيد و به سوى او باز گرديد، و وظيفه عفت و پوشش را به خوبى انجام دهيد.
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 60)-
شأن نزول:
گروهى از منافقين در مدينه بودند و انواع شايعات را پيرامون پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به هنگامى كه به بعضى از غزوات مىرفت در ميان مردم منتشر مىساختند، گاه مىگفتند: پيامبر كشته شده، و گاه مىگفتند: اسير شده، مسلمانانى كه توانايى جنگ را نداشتند و در مدينه مانده بودند سخت ناراحت مىشدند، شكايت نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آوردند.
آيه نازل شد و سخت اين شايعه پراكنان را تهديد كرد.
تفسير:
به دنبال دستورى كه در آيه پيش به زنان با ايمان داده شد به بعد ديگر اين مسأله يعنى فعاليتهاى موذيانه اراذل و اوباش پرداخته، مىگويد: «اگر منافقان و كسانى كه در قلبشان بيمارى است و نيز كسانى كه اخبار دروغ در مدينه پخش مىكنند دست از كارشان بر ندارند ما تو را بر ضد آنان مىشورانيم (و با يك حمله عمومى تو را بر آنها مسلّط خواهيم ساخت) سپس جز مدت كوتاهى نمىتوانند در كنار تو در اين شهر بمانند»! (لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلًا).
(آيه 61)- و هنگامى كه از اين شهر رانده شدند و از تحت حمايت حكومت اسلامى طرد گشتند «از همه جا طرد مىشوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسيد»! (مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا).
اشاره به اين كه بعد از اين حمله عمومى در هيچ جا در امان نخواهند بود، و آنها را با دقت جستجو و پيدا مىكنند و به ديار عدم فرستاده مىشوند.
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 62)- سپس در اين آيه مىافزايد: اين دستور تازهاى نيست، «اين سنتى است الهى و هميشگى كه در اقوام پيشين بوده است» كه هر گاه گروههاى خرابكار بىشرمى و توطئه را از حد بگذرانند فرمان حمله عمومى به آنها صادر مىشود (سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ).
و چون اين حكم يك سنت الهى است هرگز دگرگون نخواهد شد چرا كه «براى سنت خداوند تبديل و تغييرى نمىيابى» (وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا).
اين تعبير در حقيقت جدى بودن اين تهديد را مشخص مىكند كه بدانند مطلب كاملا قطعى و ريشهدار است و تغيير و تبديل در آن راه ندارد، يا بايد به اعمال ننگين خود پايان دهند و يا در انتظار چنين سر نوشت دردناكى باشند.
اين حكم مانند ساير احكام اسلامى اختصاص به زمان و مكان و اشخاصى ندارد.
اگر به راستى سمپاشى و توطئه از حد بگذرد و به صورت يك جريان در آيد، و جامعه اسلامى را با خطرات جدى رو برو سازد حكومت اسلامى مىتواند دستور آيات فوق را كه به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله داده شده است به اجرا در آورد، و مردم را براى در هم كوبيدن ريشههاى فساد بسيج كند؟!
(آيه 63)- مىپرسند: قيامت كى بر پا مىشود؟ آيات گذشته سخن از توطئههاى منافقان و اشرار مىگفت، در اينجا به يكى ديگر از برنامههاى مخرب آنها اشاره شده است كه گاه به عنوان استهزاء و يا به منظور ايجاد شك و ترديد در قلوب ساده دلان اين سؤال را مطرح مىكردند كه قيامت با آن همه اوصافى كه محمّد از آن خبر مىدهد كى بر پا مىشود؟
مىفرمايد: «مردم از تو پيرامون زمان قيام قيامت سؤال مىكنند» (يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ).
سپس به آنها چنين پاسخ مىگويد: «بگو: (اى پيامبر!) آگاهى بر اين موضوع تنها نزد خداست» و هيچ كس جز او از اين موضوع آگاه نيست (قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ). حتى پيامبران مرسل و فرشتگان مقرب نيز از آن بىخبرند.
و به دنبال آن مىافزايد: «چه مىدانى؟ شايد قيام قيامت نزديك باشد» (وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً).
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 64)- سپس به تهديد كافران و گوشهاى از مجازات دردناك آنها پرداخته، مىفرمايد: «خداوند كافران را از رحمت خود دور ساخته و براى آنان آتش سوزانندهاى فراهم كرده است» (إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً).
(آيه 65)- «آنها جاودانه در اين آتش سوزان خواهند ماند و سر پرست و ياورى نخواهند يافت» (خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً).
تفاوت ميان «ولىّ» و «نصير» در اينجاست كه «ولىّ» انجام تمام كار را بر عهده مىگيرد ولى «نصير» كسى است كه انسان را كمك مىدهد تا به مقصود خود برسد، اما اين كافران در قيامت نه وليى دارند و نه نصيرى.
(آيه 66)- سپس قسمت ديگرى از عذاب دردناك آنها را در قيامت بيان كرده، مىفرمايد: «روزى را به خاطر بياور كه صورتهاى آنها در آتش دوزخ دگرگون مىشود» (يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ).
اين دگرگونى يا از نظر رنگ چهرههاست كه گاه سرخ و كبود مىشود و گاه زرد و پژمرده، و يا از نظر قرار گرفتن بر شعلههاى آتش است كه گاه اين سمت صورت آنها بر آتش قرار مىگيرد، و گاه سمت ديگر (نعوذ باللّه).
اينجاست كه فريادهاى حسرت بارشان بلند مىشود و «مىگويند: اى كاش ما خدا و پيامبرش را اطاعت كرده بوديم» (يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا).
كه اگر اطاعت مىكرديم چنين سر نوشت دردناكى در انتظار ما نبود.
(آيه 67)- «و مىگويند: پروردگارا! ما از رؤسا و بزرگترهاى خود اطاعت كرديم پس آنها ما را گمراه ساختند» (وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا).
(آيه 68)- در اينجا اين دوزخيان گمراه به هيجان مىآيند و مجازات شديد گمراه كنندگان خود را از خدا مىخواهند و مىگويند: «پروردگارا! آنها را دو چندان عذاب كن» عذابى بر گمراهيشان و عذابى بر گمراه كردن ما! (رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ).
«و آنها را لعن كن لعن بزرگى»! (وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً).
مسلما آنها مستحق عذاب و لعن هستند ولى «عذاب مضاعف» و «لعن كبير» به خاطر تلاش و كوششى است كه براى گمراه كردن ديگران داشتهاند.
-
RE: سوره احزاب [33]
(آيه 69)- چه نسبتهاى ناروا به موسى (ع) دادند؟ به دنبال بحثهايى كه پيرامون احترام مقام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و ترك هر گونه ايذاء نسبت به آن حضرت در آيات گذشته آمد، در اينجا روى سخن را به مؤمنان كرده، مىگويد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مانند كسانى نباشيد كه موسى را اذيت و آزار كردند، اما خدا او را از همه نسبتهاى ناروا مبرّا و پاك نمود، و او در پيشگاه خدا آبرومند و بزرگ منزلت بود» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً).
انتخاب موسى از ميان تمام پيامبرانى كه مورد ايذاء قرار گرفتند به خاطر آن است كه موذيان بنى اسرائيل بيش از هر پيامبرى او را آزار دادند.
منظور از ايذاء موسى (ع) در اينجا يك حكم كلى و جامع است زيرا بنى اسرائيل از جنبههاى مختلف موسى (ع) را ايذاء كردند، ايذاءهائى كه بىشباهت به آزار بعضى از مردم مدينه نسبت به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله نبود مانند پخش شايعات و نقل اكاذيب و نسبت ناروايى كه به همسر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دادند كه شرح آن در تفسير سوره نور ذيل آيات 11 تا 20 گذشت.
از اين آيه مىتوان استفاده كرد كه هر گاه كسى در پيشگاه خدا وجيه و صاحب قدر و منزلت باشد خدا به دفاع از او در برابر افراد موذى كه نسبتهاى ناروا به او مىدهند مىپردازد.
(آيه 70)- سخن حق بگوييد تا اعمالتان اصلاح شود: اين آيه به دنبال بحثهايى كه در باره شايعه پراكنان و موذيان بدزبان گذشت دستورى صادر مىكند كه در حقيقت درمان اين درد بزرگ اجتماعى است، مىگويد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد، و سخن حق بگوييد ...» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً).
«قول سديد» سخنى است كه همچون يك سد محكم جلو امواج فساد و باطل را مىگيرد.