تشویق در اسلام
1. تشویق باید به اندازه باشد و نباید مخاطب را به طوری تشویق کنیم که فکر کند به آخرین درجه تکامل رسیده است. قرآن کریم، گاهی مىگوید: اگر این کار را بکنید، شاید رستگار شوید. «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (بقره/ 189) «لعل»؛ یعنى امید است.
2. تشویق باید با انصاف و عدالت باشد. اگر کسی گفت: سلام شما بگویید: سلام علیکم! اگر گفت: سلام علیکم! شما بگویید: سلام علیکم و رحمة الله!
3. تشویق و تشکر نباید فقط جنبه مادی داشته باشد؛ گاهی نام خیر یا ستایش فرد یا دعایی... خود تشویق است و تشویق معنوى، گاهى کارسازتر است. «إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ؛ و بر آنان درود فرست (و دعا کن). زیرا دعاى تو، مایه آرامش آنان است. (توبة/ 103) یا اینکه پیغمبر به عنوان تشویق دست کارگر را بوسید.
انگشترهایی که سبب راهاندازی 40 نماز جماعت در ظهر عاشورا شد
من یک بار تعدادی انگشتر خریدم و خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و از ایشان خواهش کردم که اینها را به عنوان هدیه از من قبول کند و دوباره به من بازگرداند تا به عنوان هدیه از طرف مقام معظم رهبری به هیأتهایی که نماز جماعت ظهر عاشورا را برگزار میکنند، بدهیم. پس از اهدا، به عشق آن انگشترها چهل نماز جماعت دیگر وسط خیابان راه افتاد و کم کم همهگیر شد و به واسطه آن انگشترها و هدیه کوچک ظهر عاشورا حتی در کشورهای دیگر نماز جماعت در خیابان راه افتاده است.
4. تشویق شونده نباید از هر جهت بیعیب باشد؛ ممکن است که به دلیل کار خوبی تشویق شود؛ اگر چه از جهات دیگری نقص داشته باشد. بلال در گفتن حرف شین نقص داشت و پیامبر اکرم(ص) فرمود: خدای تعالی شین او را به جای سین میپذیرد. ما نباید انتظار داشته باشیم که کسی که تشویق میشود، هیچ عیبی در او و بستگان و دوستانش نباشد.
5. گاهی تشویق جنبه حمایت دارد؛ یعنی افرادی در کوبیدن شخصی یا چیزی یک دست میشوند، در این موارد انصاف اقتضاء میکند تا انسان کمالی را از آن شخص برجسته کند تا جلوی انتقادها را بگیرد.
حضرت عیسى(ع) با جمعیتى بودند. خواستند از کنار سگى بگذرند. یکى گفت: چه سگ سیاهى است. یکى گفت: چه سگ لاغرى است. یکى گفت: چه سگ بدبویى است. هرکسى یک نقطه ضعفى را گفت. حضرت عیسى(ع) فرمود: «چه دندانهاى سفیدى دارد.» و با این عمل به همه آنها فهماند که اگر کسی را به رگبار میبندید، خوبیهای آنها را هم بگویید.