پیامد های این نوع معیشت بر رفتارهای سیاسی-اجتماعی
الف-این نوع از ارتزاق باعث میشد طلاب و روحانیون در مقابل دولت ها آزادگی داشته باشند و براحتی بتوانند انتقادهای خود را بر دولت ها انجام دهند، چه آنکه خود نیز مسولیت حکومتی نداشتند و این نوع انتقاد کردن نیز بسیار راحت بود.
ب-وابسته بودن ارتزاق به مردم بگونه ای بود که گاه محدودیت هایی را برای روحانیون به ثمر داشت ، آنها مجبور بودند منافع مردم را در تئوریهای دینی تئوریزه کنند اما باید توجه داشت که این نوع وابستگی بگونه ای نبود که مردم بتوانند بر روحانیون تسلط داشته باشند از این رو از آزادی نسبی برخوردار بودند و دین کمتر به منافع آلوده میشد.
ج-پیامد دیگر این نوع ارتزاق این بود که ارتزاق طلبه با دین گره میخورد و بگونه ای تضمینی طلبه در سلک روحانیت ماندگار میشد، بگفته ماکس وبر، برای ماندگار شدن اندیشه باید بتوان معیشت عده ای را با اندیشه گره زد.
د-از منظر سیاسی نیز طیف گسترده ای از مردم متدین سمت و سوی را داشتند و این مسالهقدرت سیاسی قوی را در اختیار آنان قرار میداد و انها در تنش ها و رقابتهای سیاسی میتوانستند قوی تر ظاهر شوند.
ه-جایگاه روحانیون در بین مردم بعنوان منتقدین همیشگی وضع موجود مطرح شده بود و انها در مواجهه با مشکلات جامعه براحتی میتوانستند به مردم بگویند که ماکه از اول گفته بودیم.