عصر امام صادق (ع)
در ميان امامان معصوم (ع) براي هيچكدام همانند امام صادق (ع) فرصت و شرايط مساعدي پيش نيامد تا بتوانند در سطح وسيع به انقلاب فرهنگي بپردازند و با تشريح فرهنگ غني و پرمايه اسلام، بر گسترش اين دين آسماني بيفزايند ولي براي امام صادق (ع) اين فرصت، در گير و دار كشمكشها و رو در رويى بنياميه و بنيعباس و جنگ قدرت به دست آمد. آن بزرگمرد علم و عمل از اين فرصت استفاده كامل كرد و اسلام و فقه آن را از ديدگاه ائمه اهل بيت (ع) معرفي كرد و با تربيت شاگردان بسيار و برجسته، حيات تازهاي به اسلام و مسلمين بخشيد و فرهنگ ناب تشيع را كه از متن اسلام محمدي و علوي نشات گرفته بود به جهانيان عرضه كرد.
امام صادق (ع) به عنوان رييس مذهب جعفري حوزه علميه اسلامي در سطح عميق و وسيع تشكيل داده بود و علوم اسلامي را تدريس ميكرد. در اين حوزه، چهار هزار نفر به فراگيري علوم آل محمد (ص) ميپرداختند و حضرت در اين زمان، اسلام اصيل را از زير حجاب تيره و تار اسلام بنياميه و بنيعباس آشكار ميساخت.
عصر امام صادق (ع) يكى از طوفانىترين ادوار تاريخ اسلام است كه از يك سو اغتشاشها و انقلابهاى پياپى گروههاى مختلف، به ويژه از طرف خونخواهان امام حسين (ع) رخ مىداد كه انقلاب "ابو سلمه" در كوفه و "ابو مسلم" در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است. همين انقلاب سرانجام حكومت شوم بنىاميه را برانداخت و مردم را از يوغ ستم و بيدادشان رها ساخت.
از ديگر سو عصر آن حضرت، عصر برخورد مكتبها و ايدئولوژيها و عصر تضاد افكار فلسفى و كلامى مختلف بود كه از برخورد ملتهاى اسلام با مردم كشورهاى فتح شده و نيز روابط مراكز اسلامى با دنياى خارج، به وجود آمد و در مسلمانان نيز شور و هيجانى براى فهميدن و پژوهش پديد آورد. اينجا بود كه امام (ع) دشوارى فراوان در پيش و مسئوليت عظيم بر دوش داشت. پيشواى ششم در گير و دار چنين بحرانى بايد از يك سو به فكر نجات افكار توده مسلمان از الحاد و بىدينى و كفر ميبود و از سوي ديگر مانع انحراف اصول و معارف اسلامى از مسير راستين ميشد و از توجيهات غلط و وارونه دستورات دين به وسيله خلفاى وقت جلوگيرى ميكرد.