ميهمانان عزيز!
امروز آرمانهاى اصلى جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پابرجاست؛ آرمانهائى مانند استعمارزدائى ، استقلال سياسى و اقتصادى و فرهنگى، عدم تعهد به قطبهاى قدرت و ارتقاء همبستگى و همكارى ميان كشورهاى عضو. واقعيتهاى امروز جهان با آن آرمانها داراى فاصله است؛ ولى ارادهى جمعى و تلاش همهجانبه براى عبور از واقعيتها و دست يافتن به آرمانها، هرچند پُر چالش، ليك اميدآفرين و ثمربخش است.
ما در گذشتهى نزديك، شاهد شكست سياستهاى دوران جنگ سرد و نيز يكجانبهگرائىِ پس از آن بودهايم. جهان با عبرتآموزى از اين تجربهى تاريخى، در حال گذار به نظام بينالمللى جديدى است و جنبش عدم تعهد ميتواند و بايد نقش نوينى ايفاء نمايد. اين نظام بايد بر پايهى مشاركت همگانى و برابرى حقوق ملتها استوار باشد؛ و همبستگى ما كشورهاى عضو اين جنبش براى شكلگيرى اين نظم نوين، از ضرورتهاى بارز عصر كنونى است.
خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانى، نويدبخش يك نظام چند وجهى است كه در آن، قطبهاى سنتى قدرت جاى خود را به مجموعهاى از كشورها و فرهنگها و تمدنهاى متنوع و با خاستگاههاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سياسى ميدهند. اتفاقات شگرفى كه در سه دههى اخير شاهد آن بودهايم، آشكارا نشان ميدهد كه برآمدن قدرتهاى جديد با بروز ضعف در قدرتهاى قديمى همراه بوده است. اين جابهجائى تدريجى قدرت، به كشورهاى عدم تعهد فرصت ميدهد تا نقش مؤثر و شايستهاى را در عرصهى جهانى بر عهده بگيرند و زمينهى يك مديريت عادلانه و واقعاً مشاركتى را در پهنهى گيتى فراهم آورند. ما كشورهاى عضو اين جنبش توانستهايم در يك دوران طولانى، با وجود تنوع ديدگاهها و گرايشها، همبستگى و پيوند خود را در چهارچوب آرمانهاى مشترك حفظ كنيم؛ و اين دستاورد ساده و كوچكى نيست. اين پيوند ميتواند دستمايهى گذار به نظمى عادلانه و انسانى قرار گيرد.