سپس شهید صدر میگوید: «حال که ثابت شد که ازدواج آن حضرت در عصر غیبت ممکن است، امکان دارد بگوئیم این امر تحقّق یافته است، چون مهدى(علیه السلام) به تبعیّت از سنّت اسلامی سزاوارتر است، خصوصاً اگر معتقد شدیم که معصوم تا جایى که ممکن است به مستحبّات عمل کرده و مکروهات را ترک می کند.
بنابراین التزام به این که ازدواج وى در عصر غیبت ممکن است در اعتقاد به آنکافى است» [51].
با عنایت و دقّت در دلیل قائلین به ازدواج نکردن آن حضرت و جواب مذکور، و کلام شهید سیّد محمّد صدر نکاتى قابل تأمّل است. از جمله:
1 . مواردى که به عنوان فلسفه ى غیبت از روایات قابل استفاده است که به چند نمونه ى آن اشاره شد، در عرض یکدیگر نیستند، به این معنا که اگر غیبت براى امتحان باشد، دیگر مسأله ى خوف و ترس از کشته شدن در آن نیست. بلکه اینها در طول یکدیگرند، لذا نمیتوان با بیان موارد دیگر فلسفه غیبت قائل به ازدواج امام(علیه السلام) شد. چون در عین این که غیبت براى ترس از کشته شدن است، براى امتحان کردن بندگان و معتقدین به آن حضرت نیز میباشد، که این هم جاى استبعاد ندارد، به عبارت دیگر فرضیّه ترس از کشته شدن در تمام موارد دیگر نیز جارى است.
2 . سخن شهید صدر در معناى غیبت به دو صورت ناشناسى (مردم او را میبینند ولى نمیشناسند) و ناپیدایى (جسم و شخص او دیده نمیشود) و بنا کردن مسأله ى ازدواج را بر ناشناسى، سخن جامع و فراگیرى نیست، چون نمیتوانیم به ناشناسى به تنهایى و یا به ناپیدایى آن حضرت قطع پیدا کنیم، چرا که ممکن است آن حضرت گاهى ناشناس باشد و گاهى ناپیدا، همانطور که این برداشت از روایات نیز قابل استفاده است.[52]
3 . شهید صدر معتقد است زنى که لیاقت و شایستگى و به اصطلاح هم کفو آن حضرت باشد در عالم وجود ندارد، صدور این سخن از ایشان جاى تعجب است، چرا که زنان شایسته و بایسته با فضائل اخلاقى و معنوى بالا در هر دورهاى وجود داشته و هست، زنانى همچون حضرت مریم(علیها السلام) و آسیه همسر فرعون که در قرآن کریم الگوى دیگران شمرده شده اند [53] و یا مانند حضرت خدیجه همسر پیامبر گرامی اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) بوده اند و هستند، و از سوى دیگر در روایات وارده در شأن و خصوصیات اصحاب و یاران خاصّ امام زمان(علیه السلام) آمده است که پنجاه نفر آنان زن میباشند.[54]