نتیجه اینکه ما پیامبران را مثل افراد عادی نمی­دانیم چون در عین حالی که بشرند، ولی بشری هستند که طبق آیه ﴿قُل اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم یوُحی اِلیَّ [13] و نزول وحی ، پیامبر(صلی ­الله علیه و آله و سلم) را ممتاز کرده­ است و البته همین نزول وحی اختصاصی به پیامبر اکرم(صلی­الله علیه و آله و سلم) دارد ولی نزول ملائکه در مورد ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد. چون امام علی(علیه السلام) باب علم پیامبر(صلی­الله علیه و آله و سلم) است و همچنین ائمه دیگر، نیز وارث علم پیامبرند و لذا در قرآن ﴿ تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَ الرُوحُ[14] «تَنَزَّلُ» مداومت و استمرار را می­رساند نه به قول اهل سنت که می­گویند یک دفعه نازل شد و تمام شد.

در نهایت اینکه ما ائمه اطهار علیهم السلام را اولواالامر می­دانیم و اطاعتشان را مثل اطاعت خدا واجب و فریضه می­دانیم:
و نتیجه بحث اینکه کتاب خدا را باید به قرآن و عترت تفسیر کرد « کتاب الله و عترتی » نه چیز دیگر.