در این حدیث ثَقَلین که شک و شبههای در آن نیست و مورد قبول شیعه و سنی است، حضرت فرموده اند:
« اِنی تارکٌ فیکم الثَقَلین کتابَ الله و عِترتی ، لَن یَفتَرِقا حتی یَردا عَلَیَّ الحوض ، ما اِن تَمسکتم بهما ، لَن تَضلّوا ابداً »[6].
توجه به چند نکته در این حدیث لازم است. اول اینکه « لَن » نفی ابد است ومعنایش ایناست که اینها هرگز از هم جدا نمیشوند. دیگر اینکه شاید اگر صد مورد این حدیث نقل شده، یک مورد آن به جای کلمه عترتی واژه سنتی دارد و به هر حال سنتی هم با کمی دقت به همان عترتی بر میگردد.
نکته دیگر که همان کلام سوره توبه است، از اینجا بدست میآید که میفرماید: ﴿کُونُوا مَعَ الصادِقینَ﴾[7]یعنی همچنان که تا روز قیامت باید با قرآن باشید، با صادقین نیز باشید.
و اینجا « کونوا من الصادقین » نیست و نمیفرماید از صادقین باشید ، چون احدی نمیتواند از صادقین کامل باشد[8] . پس اگر کسی در مقابل وحی یعنی قرآن یا کلام پیامبر(صلّی الله علیه و آله وسلّم) ایستاد و گفت : « مُتعَتانِ کانَتا مُحَلَّلتان فِی عهدِ رسول الله و اَنَا اُحَرِمّهُما »[9] تا آنجا که به عبد الله پسر عمر میگویند : متعه حرام است یا حلال میگوید حلال میگویند پدرت حرام کرده، میگوید: مگر هر چیز که پدرم حرام کند حرام میشود و از عالم سنی دیگر در مورد متعه میپرسند، میگوید حلال است، میگویند طبق چه سندی ؛ میگوید : «طبق قول عمر که میگوید « متعتان محللتان کانتا فی عهد رسول الله ... حـلالاً » و عمر میگوید من حرام کرده ام ، پس در زمان رسول الله (صلّی الله علی و آله وسلّم) حلال بوده است» به این میگویند اجتهاد در مقابل نص، هر چند که اجتهادی هم در کار نبوده است.