6- رسيدگي به محرومان به صورت ناشناس

«وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِه‏» يا علي، به همه‌ي دستورات قرآن عمل كردي. «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهار» (بقره/274) جالب هم اين است كه حضرت علي صورتش را مي‌پوشاند و فقط چشم‌هايش بيرون بود. كه مردم شكمشان سير شود و بله قربانگو هم بار نيايند. آخر گاهي وقت‌ها آدم يك كمكي مي‌كند و بعد هم اسمش را مي‌نويسد. كه اينجانب محسن قرائتي اين سطل زباله را وقف اين خيابان كرد. بر پدر و مادر كسي كه ته سيگار بياندازد لعنت! (خنده حضار) هم اسمش را مي‌نويسد، هم به همه مردم فحش مي‌دهد. چه خبر است؟ يك سطل زباله وقف اين خيابان كرده است. خوبي‌اش اين است كه اگر وقف مي‌كنيم ننويسيم. اگر ننويسيم مي‌ماند. بنويسيم پاك مي‌شود. بنويسيم پاك مي‌شود.

يك مسابقه‌ي قرآني بود. يك تاجري جوايزش را داد. گفتند: اجازه مي‌دهيد در روزنامه بنويسيم؟ گفت: شما بنويسيد خدا پاك خواهد كرد.

ما يك وقتي ديديم جمكران دانشجوها و دبيرستاني‌ها، نسل نو جمكران مي آيند و هواي قم داغ و آب قم شور و ... از جمكران خاطره‌ي خوشي در ذهن بچه‌ها نمي‌ماند. فكر كرديم يك سالن بسازيم، كنار مسجد جمكران كه اينهايي كه از راه دور مي‌آيند در اين سالن يك آبي به صورتشان بريزند. يك چاي، شربتي بخورند. يك خرده مثل سر حمام آماده شوند و بعد در حمام بروند. يك سالن بسازيم. شخصي آمد، شش، هفت ميليارد تومان خرج كرد. يك جايي ساخت كه حدود هشتصد تا دانشجو جا دارد. الآن بهترين ساختمان، يا از بهترين ساختمان‌هاي استان قم آنجاست. در اين چند ماه بالاي صد هزار دانشجو آمده و رفته است. و باني هم خودش را به ما معرفي نكرد. با اينكه مؤسس اين حركت من بودم. با اينكه من مؤسس بودم، به آن رابط گفته بود من راضي نيستم قرائتي بداند من چه كسي هستم. هفت ميليون تومان براي امام زمان(ع) خرج كرد.

نه خمس، نه سهم امام، نه پول دولت. هفت ميليون... ميليارد... گفتم ميليون؟ هفت ميليارد. هفت ميليارد خرج كرد و اسمش را به من نگفت. و آدم‌هايي هستند كه اگر اسمشان را نگويي ناراحت مي‌شوند. من دو تا آدم سراغ دارم. يك آدم سراغ دارم كه بيست سال است به من كمك مي‌كند. هروقت وقت داشت. گاهي هم نمي‌تواند كمك كند. اگر وقت داشته باشد، مثلاً به او مي‌گويم يك چنين بحثي دارم كمك مي‌كند. يكبار من اسمش را در تلويزيون بردم، شب تا صبح از غصه خوابش نبرد. گفتم: فلاني به من كمك كرده است. آدم هم هست يك حديث در مكه به من گفت؛ من در تلويزيون گفتم، گفتم: يكي از آقايان در مكه گفت. گفت: چرا نگفتي آن آقا كه بود؟ بايد بگويي من بودم. يعني آدم هست كه اگر يك حديث بگويد، توقع دارد تمام ايران اسمش را بشنوند. آدم هم هست بيست سال كار مي‌كند، و مي‌گويد: نمي‌خواهم.

حالا حضرت عباسي اگر به ما مدرك ندهند، درس مي‌خوانيم؟ بگويند: استاد استاد است. شما هم شاگرد هستي. درستان را بخوانيد. اما مدرك نيست. ما گاهي هم كه سراغ قرآن مي‌آييم براي پايان نامه است. من خيلي ناراحت مي‌شوم از بعضي از دوستان. مي‌آيند مي‌گويند: حاج آقا! ما مي‌خواهيم يك پايان نامه براي فوق ليسانس و دكترا بنويسيم. يك موضوع قرآني بگو تحقيق كنيم. نگاهش مي‌كنم مي‌گويم: در عمرت سراغ قرآن نيامدي. حالا هم كه آمدي براي خودت آمدي. براي پايان نامه‌ات آمدي. كار نداري كه خالق چه گفته است.

وظيفه‌ات چيست؟ نمي‌خواهي با نور قرآن منوّر شوي؟ نمي‌خواهي با قرآن هدايت شوي. «ذلِكَ الْكِتابُ... هُدى لِلْمُتَّقين‏» (بقره/2) گفته: «هُدي» شما «ذلك الكتاب» پايان نامه‌ات! ديگر «هُدي» نيست. براي هدايت، براي نور نيامدي. ما خط را گم كرديم. و روز به روز هم بر گمشده‌ها اضافه مي‌شود. بدون پول كار نمي‌كنيم. مثل بعضي از مرده‌شورهاي قديم. كه اگر مرده چاق است، كيلويي مي‌شويند. اگر بلند است متري مي‌شويند. بچه را عددي مي‌شويند. اگر پايان نامه و مدرك بود درس مي‌خوانيم. نبود، درس نمي‌خوانيم.

حضرت امير تمام عمرش خالص بوده است. شما اگر مي‌خواهي حضرت علي را بشناسيد، حالا به مناسبت عيد غدير بد نيست، براي علي شناسي اميرالمؤمنين را بشناسيم. شب‌ها هزار ركعت نماز با توجه مي‌خواند. در عمرمان يك ركعت نماز با توجه مي‌توانيم بخوانيم؟ يعني او هفتاد سال، شما يك ركعت نماز با توجه بخوان. هر شبي هزار ركعت. اين فقط نمازش. حالا شجاعت و اخلاص و ايثار و همه‌ي كمالاتش را كنار بگذار. فقط نماز علي، نماز ما. ما يك ميلياردم او فقط در نماز هستيم؟! «وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ»