3- گذشت از همه چيز در راه خدا

حدود سي رقم گذشت داريم. گذشت از جان، گذشت از مال، گذشت از عنوان، گذشت از فرزند، گذشت از همسر، گذشت از آبرو، گذشت از خواب، از رفاه، از شهوت، گذشت از وطن، از ثروت، گذشت از حمد و ثنا، گذشت از فاميل، گذشت از انتقام، گذشت از شكم، گذشت از سرزنش، گذشت از شكنجه و اذيت، گذشت از دوست، گذشت از دشمن، گذشت از تهمت، گذشت از هيجان‌ها، گذشت از افتخار، گذشت از فتنه‌ها و تفرقه‌ها، اينها را همه نوشتم. گذشت از نفس، گذشت از بلند پروازي و ... تمام اينها هم آيه و حديث دارد. اميرالمؤمنين از همه چيز گذشت. خودتان مي‌دانيد. من فقط اشاره مي‌كنم.

وقتي به خانه‌ي پيغمبر ريختند، پيغمبر را بكشند، حضرت علي جاي او خوابيد. يعني گذشت از جان. حضرت زهرا شهيد شد، يعني گذشت از همسر. بچه‌هايش شهيد شدند، گذشت از فرزند. از شكم گذشت، سير نخورد. از وطن گذشت، هجرت كرد. از دشمن گذشت، آب دهان به او پرت كردند رفت قدم زد كه هيجاني نشود. در عمرمان از چه چيزي گذشتيم؟ يك كاغذ برداريد بنويسيد، تا به حال از چه گذشته‌ايد؟ يكبار شده عصباني شويد، فحش ندهيد؟ آقا غيبت تو را كردند. حلال است. غلط كرده! بابا! او را ببخش. غيبت كرده كه كرده ديگر. حالا همين كه آمده به شما مي‌گويد: غيبت كردم ديگر او را ببخش. گذشت از خواب. ما نماز صبحمان در مساجد خلوت است.

از خواب دل نمي‌كنيم. پدر آمد بچه‌اش را صدا زد گفت: بلند شو، آفتاب درآمد. گفت: من خوابم مي‌آيد. بلكه خورشيد دلش بخواهد سحر دربيايد. من مي‌خواهم بخوابم. گذشت از خواب. يك شكل را در خيابان مي‌بينيم حاضر نيستيم دل بكنيم. همينطور نگاهش مي‌كنيم تا در جوي بيافتيم. (خنده حضار) يعني از يك نگاه نمي‌گذريم. از شكم نمي‌گذريم. غذا خوشمزه باشد مي‌خوريم، «حَتَّى إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُوم‏» در عمرمان از چه چيزي گذشتيم؟ «أَشْهَدُ أَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِه‏»

...