عايشه به پیامبر نسبت می دهد:«رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به «سهلة» دختر «سهيل» دستور داد كه به پسر خوانده‏اش «سالم» شير بدهد. او گفت: چگونه به او شير بدهم در حالى كه او مردى بزرگ است؟!!!پيامبر(صلی الله علیه وآله) تبسمى كرد و فرمود: من مى ‏دانم كه او مردى بزرگ است». (يعنى با اين حال مى ‏گويم به او شير بده تا با تو محرم شود)

(1) يعنى زنى جهت محرم شدن، پسر بزرگى و يا مردى را شير دهد!

(2) مراد از آيه رجم، مطابق آنچه كه اهل سنت گفته‏اند و در پاورقى صحيح مسلم نيز آمده (كتاب الرضاع، ح 26) اين عبارت است: «الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما» و در بعض اقوال با اضافه كلمه «البته» يعنى: اگر پيرمرد و پيرزنى زنا كردند حتما آن دو را سنگسار كنيد.

(3) سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625، كتاب النكاح، باب 36، ح 1943.

و تا شوهر تو يعنى «أبو حذيفة» از اينكه او وارد بر تو مى‏شود ناراحت نشود(1)

اين دو دليل عايشه ، نه مورد قبول ساير همسران رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قرار گرفت و نه احدى از علماى اهل سنت بدان فتوا دادند. تذكر اين نكته نيز لازم است كه داستان شير خوردن «سالم» را نيز فقط عايشه نقل كرده است كه در آن اشكالات متعددى ديده مى‏شود كه مهمترين آنها اين است كه:

اگر سالم با «سهلة» نامحرم است چگونه مى‏تواند شير او را بخورد؟

أبو حذيفة از اينكه سالم به زنش -كه با او نامحرم است- نگاه مى‏كند ناراحت مى ‏شود!!! ولى اگر پستان زنش را بمکد و شير زنش را بخورد ناراحت نمى‏شود!!!

آيا مى ‏توان پذيرفت كه نگاه كردن به زنى حرام باشد ولى مكيدن شير از پستان او حلال؟!!!