يك نكتهى اساسى در نوروز هست كه در روايات ما به آن توجّه شده است. من مايلم شما عزيزانى كه امروز در اين صحن و در صحنهاى ديگر و مراكز آستان قدس رضوى هستيد - اجتماع عظيم مردم - و اين سخن را مىشنويد، به آن توجّه كنيد. هر يك از آحاد ملت ايران هم كه مىشنود، به آن توجّه كند.
نوروز، يعنى روز نو. در روايات ما - بخصوص همان روايت معروفِ «معلّىبنخنيس» - به اين نكته توجّه شده است. معلّىبنخنيس كه يكى از رُوات برجستهى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصيتهاى برجسته و صاحب راز خاندان پيغمبر محسوب مىشود. او در كنار امام صادق عليهالصّلاةوالسّلام زندگى خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسيده است. معلّىبنخنيس - با اين خصوصيات - خدمت حضرت مىرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبيرات عربى، «نوروز» را تعريب مىكنند و «نيروز» مىگويند حضرت به او مىفرمايند : «أتدرى ما النيروز؟» آيا مىدانى نوروز چيست؟
بعضى خيال مىكنند كه حضرت در اين روايت، تاريخ بيان كرده است! كه در اين روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضيهى نوح اتّفاق افتاد، ولايت اميرالمؤمنين عليهالسّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از اين روايت، اين نيست. من اين طور مىفهمم كه حضرت، «روز نو» را معنا مىكنند. منظور اين است: امروز را كه مردم، «نوروز» گذاشتهاند، يعنى روزِ نو! روزِ نو يعنى چه؟ همهى روزهاى خدا مثل هم است؛ كدام روز مىتواند «نو» باشد؟