شهید مطهری نیز در این باره میفرمایند:
«با مرگ میان جسم و جان جدایی واقع میشود، [اما] روح، علاقه خود را با بدن که سالها با او متحد بوده و زیست کرده به کلی قطع نمیکند. [و لذا میشود بر سر قبر مردگان با آنها سخن گفت و آنان این سخنان را درک کرده و متوجه میشوند.]» (مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج2، ص 524)
باید توجه داشت که دفن و خاکسپاری مردگان سابقه دیرینهای دارد و بر اساس آیه31 سوره مائده، این شیوه را نخستین بار قابیل پس از کشتن برادرش هابیل از کلاغ آموخت و آن را انجام داد. در حقیقت آموزگار بشر در خاکسپاری و دفن مردگان، کلاغ بوده است که البته خداوند الهام بخش این شیوه به بشر بوده است. (عبس، آیه21)
در همه ادوار تاریخی از جمله در دوره جاهلیت، مردگان را دفن کرده و گورستانهایی را نیز برای این مقصود فراهم کرده بودند.
همچنین حضور بر سر قبر مردگان و گورستانها و دیدار هفتگی یا ماهانه یا سالانه از مردگان، امری متداول در عصر جاهلیت بوده و حتی مردمان
عصر جاهلی به مردگان خویش و تعداد قبرها و گورهایشان بر زندگان قبایل کم جمعیتتر مباهات میکردند؛ چرا که اصل جمعیت به عنوان یک
معیار برتری و ارزش در میان اقوام جزیره وجود داشت و حتی برای بیان افزایش جمعیتی خود به گورستان رفته و به شمارش گورها و قبرهای افراد
قبیله مبادرت میکردند تا این گونه بر قبایل دیگر فخر فروشی کنند و موقعیت خود را در جامعه تثیبت نمایند. (تکاثر، آیه2)