تفسير نقاشي

وقتي به يک نقاشي نگاه مي کنيد بايد به تمام جزييات آن دقت کنيد. ما بر اساس رشد دستگاه حرکتي و هماهنگي کودک به تفسير نقاشي او مي پردازيم. مثلاً يک کودک 5 سال به بالا بتواند خطوط را رسم کند و اشکال ساده را تقريباً همان طور که مي بيند بکشد. در زير اساس جزييات نقاشي ها نشانه هاي رفتاري مربوط به اين جزييات را مي شماريم.
1- اگر کودک نمي تواند خطوط را صاف رسم کند و هميشه خطوطي که به کار مي برد موج دار و داراي شکستگي هاي ريز هستند مي تواند نشانه ضعف حرکتي يا بي ثباتي عاطفي کودک باشد.
2- اگر کودک به جاي کشيدن اشکال با خطوط از خط تيره(خطوط کوچک کنار هم) استفاده مي کند مي تواند نشان دهنده عجول بودن يا پرخاشگر بودن او باشد.
3- وقتي کودک در صفحه اي که نقاشي مي کند بدون توجه به جاي اشياء در واقعيت آن ها را بدون نظم و ترتيب مي کشد مثلاً کوه را که اکثر بچه ها در بالاي نقاشي مي کشند او در پايين مي کشد و بقيه اجزاي نقاشي او نيز سر جاي خود نيستند. مي توان گفت که کودک در يادگيري به مشکل بر مي خورد و ناتواني يادگيري دارد.(دقت کنيد که براي بچه هاي 5 تا 7 سال اين امر غير عادي نيست، ولي در بچه هايي با سن بالاتر نشانه بروز مشکل است).
4- وقتي کودک دارد از روي يک سرمشق خاص مي نويسد مثلاً يک دايره را چندين بار مي کشد و اين سرمشق به تدريج بزرگ و بزرگ تر از سرمشق اصلي مي شود به طوري که آخرين تصوير کشيده شده سه برابر تصوير سرمشق است، نشان مي دهد که او در برابر ناکامي ها انعطاف پذير نيست و زود از کوره در مي رود.
5- هنگامي که کودک در نقاشي خود از تصاوير بزرگ استفاده مي کند مثلاً يک آدمک در ميان نقاشي او نصف صفحه اش را مي گيرد و براي بقيه تصاوير جايي نمي ماند، نشان برون ريزي عاطفي و يا اختلال عاطفي است.
6- اندازه هاي کوچک در نقاشي مثل تصاوير بسيار ريز از آدم ها و درخت ها و غيره نشان از اضطراب، انزواطلبي، لاغر اندامي و ترسويي است.
7- بچه هايي که هميشه با خطوط بسيار نازک و کمرنگ نقاشي مي کنند معمولاً خجالتي، لاغر و انزوا طلب هستند.