*محمد فؤاد عبد الباقی كه بر سنن ابن ماجه پاورقی زده است ، در ج 1 ص 63 در تعریف معنای " جهمیه " چنین مینویسد:
«(الجهمیة) هم الطائفة من المبتدعة، یخالفون اهل السنّة فی كثیر من الاصول كمسألة الرؤیة واثبات الصّفات. ینسبون إلی جهم بن صفوان من اهل الكوفة».
( جهمیه : اینان گروهی از بدعتگذارانند كه با اهل سنّت در بسیاری از اصول، مانند رؤیت (یعنی دیدن خدا) و اثبات صفات (یعنی داشتن اعضاء و جوارح)، مخالفت میكنند. آنها منسوب به جهم بن صفوان از اهالی كوفه میباشند. )
با دقت در این توضیح به دو مطلب میتوان پی برد:
أوّل ـ آنان كه منكر رؤیت خدا و داشتن صفات میباشند بدعتگذارند!
دوم ـ عقیده به رؤیت و امثال آن جزء اصول اعتقادات اهل سنّت است!
حال چگونه مخالفان شیعه ، شیعه را به تجسیم متهم می کنند؟؟!!!
نکته دیگری که در مورد توحید شیعه ( که برخاسته از توحید ناب اسلامی می باشد ) و توحید اهل سنت ( که تحفه یهودیان به اسلام می باشد ) باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در شیعه ، هیچگونه شباهت ، شراکت ، سنخیت و هرگونه یگانگی میان خالق و مخلوق را نفی می کنند .
در اصول کافی – کتاب التوحید – بابی وجود دارد به نام : النهی عن الصفة بغیر ما وصف به نفسه تعالى ( نهی از وصف خداوند به غیر از صفتی که خود خداوند متعال ، خویشتن را به آن وصف کرده است ) .