1- هر مصیبت و هر مرضى که تصوّر شود، بزرگتر و سنگین تر از آن نیز وجود دارد. پس باید خدا را شکر کرد که گرفتار بدتر از آن نشده است.
2- ممکن است که مصیبت در دین انسان پیدا شود. شخصى گفت: دزد وارد منزلم شد و اموالم را ربود. عاقلى گفت: خدا را شکر کن که شیطان وارد قلبت نشد و دینت را نبرد. پس باید خوشحال بود که دین سالم است و خدا را به خاطر آن سپاس گفت.
آنگونه که در دعاها آمده است: «اَللّهُمَّ لا تَجعَل مُصیبَتى فِى دِینِی»
3-خداوند عقوبت بعضى از گناهکاران را به آخرت واگذار کرده و آنجا آنها را مجازات خواهد کرد. چون مجازات در دنیا خفیف تر و مدّت آن نیز کوتاهتر است، پس باید خوشحال باشیم که در همین دنیا مجازات مى شویم. چون بلا براى مؤمن کفّاره محسوب مى شود.
4- مصایب و بلیّات در امّ الکتاب و در لوح محفوظ ثبت و ضبط است و چاره اى از آن نیست. هر بلائى که به مؤمن مى رسد در واقع از بخشى از آن فراغت پیدا کرده است. همانند شخصى که باید یک تُن بار را جا به جا کند. هر مقدار از آن را که جا به جا مى کند، به همان میزان خوشحال مى شود و در دل آرزو مى کند که هر چه زودتر بقیّه آن را نیز به مقصد برساند. بلا دیده باید خدا را سپاس گوید، به خاطر اینکه مقدارى از مصایب مقرّرهاش را پشت سر گذاشته است.
5-بلایا و مصایب همانند داروى تلخى است که شفابخش است. یعنى گرچه رنج آور است ولى سبب تأدیب و تذکر و تنبّه انسان است. باید به خاطر این جهت هم خدا را شکر کرد و سپاس گفت.
6- در روایات آمده است که عشق و علاقه به دنیا سرچشمه همه گناهان است. بلاها و مصایب از علاقه و محبّت انسان به دنیا مى کاهد و چه بسا انسان را از دنیا متنفّر مى کند. این خود یکى از بزرگترین نعمت هاست و باید خدا را به خاطر چیزى که سبب قطع علاقه ما به دنیا مى شود شکر کرد و سپاس گفت. (7)
این بحث را با این جمله زیارت عاشورا به پایان مى بریم:
«اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِم»
پی نوشت:
7 ـ المحجة البیضاء: ج 7، ص 226 الى 230.