آن حضرت خاطره اى از پیامبر نقل کرده و مى فرماید:
«...فقلتُ یا رسول اللّه! او لیس قد قلتَ لى یوم احد حیث استُشهِد من استُشْهِد من المسلمین و حِیزَت عنّى الشّهادة، فَشقّ ذلک على فقلتَ لى (اَبشِر، فانّ الشّهادة من ورائک؟) فقال لى: انّ ذلک لکذلک، فکیف صبرک اذن؟ فقلتُ: یا رسول اللّه لیس هذا من مواطِن الصّبر و لکن من مواطن البُشرى و الشّکر.» (5)
پس گفتم: اى رسول خدا! آیا نبود که در آن روز اُحد، آنجا که گروهى از مسلمانان به درجه رفیع شهادت رسیدند و کشته شدن در راه خدا از من بازداشته شد، و کشته نشدنم بر من دشوار گردید، به من فرمودى: مژده باد ترا که بعد از این کشته خواهى شد؟ پس به من فرمود: آنچه بیان کردى درست است. هنگام دریافت شهادت، شکیبایى و صبر تو چگونه است؟ گفتم: اى رسول خدا! این کار از موارد صبر نیست، بلکه جاى مژده و سپاسگزارى و شکر است.
مقصود امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این جملات این است که کشته شدن وقتى در راه خداوند باشد، درد و رنج و بلا و مصیبت نیست تا آن را تحمّل کنم و صبر نمایم، بلکه نعمت و بزرگترین عطیّه الهى است و باید خدا را بر این نعمت شکر نمایم.