خوف از خدا به معنى ترس از ذات پاک او نیست. بلکه به معنى خوف از قانون و عدالت او است. این خوف نیز از مقایسه اعمال خود با عدل الهى حاصل مىشود، بنابراین خوف یکناراحتى درونى از مجازاتى است که بازتاب گناه و ترک اطاعتخدا توسط انسان مىباشد
خوف به معنى ترس و وحشت درونى است، از این رو اهرمى درونى براى ترک گناه و هر گونه جرم محسوب مىشود، مثلا خوف و ترس از قانون، دادگاه، جریمه، زندان و تعزیرات حکومتى باعث مىشود کهانسان مرتکب جرم نشود، تا مبادا گرفتار این کیفرها گردد. بنابراین خوف از خدا به معنى ترس از ذات پاک او نیست. بلکه به معنى خوف از قانون و عدالت او است. این خوف نیز از مقایسه اعمال خود با عدل الهى حاصل مىشود، بنابراین خوف یک ناراحتى درونى از مجازاتى است که بازتاب گناه و ترک اطاعت خدا توسط انسان مىباشد.
نکته مهمی که باید حتما بدانیم :
انسان مؤمن باید بینخوف و رجا باشد، هم امیدوار به رحمت الهى باشد و هم از مقام الهى بترسد. راه اعتدال همین است و اگر یک طرف را برگزیند و دیگرى را رها کند خطر آفرین است، زیرا اگر تنها امیدوار باشد، مغرور شده و به امید وسعت رحمت الهى، مرتکب هر گناهى مىشود. و اگر تنها خائف باشد، کار او به یاس و ناامیدى منتهى مى شود. و چنین حالتى، انسان را افسرده و وامانده مى کند و از نشاط، رشد و حرکت محروم مى سازد.