
- آزادي انديشه در نهج البلاغه
-
تحميل آراء و عقايد
يكي از شيوه هاي حكومتي امام علي ـ عليه السّلام ـ عدم بهره گيري از زور و فشار و قدرت و تهديد براي تحميل فكر و عقيده است. حضرتش هرگز رأي و فكر خود را (گرچه بحق بوده) به ديگران تحميل نكرده مخصوصاً چون قدرت داشته از روش ارعاب و تهديد استفاده نكرده است و مردم را با همان گرايش فكري و اعتقادي خودشان از آدمي گذاشته است. اما برعكس مردم بعضي امور ناخواسته را به علي ـ عليه السّلام ـ تحميل مي كردند و حضرتش ناگزير به قبول تصميم و رأي جمعي بوده است (گرچه بطلان و خسارت آن بر حضرتش هويدا بود) چرا كه اساس حكومت علي ـ عليه السّلام ـ بر مبناي آزادي اجتماعي و عدم تحميل فكر و انديشه بود. يعني اگر مردم تخلف مي كردند يا درصدد رواج باطلي بودند حضرت در برابر آنها مي ايستاد و كمترين نرمش و سازشي از خود نشان نمي داد ولي چون رأي و فكري را انتخاب كرده و خواسته جمعي آنها بوده (هرگاه در تعارض با دين نباشد) مي پذيرفته.
البته حضرت از ابتداي پذيرش حكومت چنين بود يعني معتقد بود كه مردم بخواهند و با ميل خود بپذيرند نه انكه تزوير و فريبي باشد نه آنكه تهديد و زوري باشد بلكه به ميل و آگاهي و اراده خود بپذيرند لذا حضرتش در ابتداي اصرار مردم بر حكومت آنها را منع مي كرد كه به سراغ ديگري بروند يا اين تعبير را داشته است كه من وزير و مشاورتان باشم بهتر است از اينكه امير شما باشم[14] يا فرمود دست مرا براي بيعت مي گشوديد و من مي بستم[15] در واقع عدم تمايل خود را اعلام مي كرد ولي اصرار بيش از اندازه مردم تكليفي بر گردن حضرتش انداخت كه ناگزير به پذيرش حكومت و رهبري مردم شد. لذا اين شعار علي ـ عليه السّلام ـ كه فرمود: ليس لي اَن احملكم علي ما تكرهون[16] يعني نمي خواهم شما را به راهي كه دوست نداريد اجبار كنم يك شعار اساسي و اصولي بوده است در واقع پايه هاي حكومت علي ـ عليه السّلام ـ بر اين انديشه استوار بوده است.
اين نكته را در جاي جاي حكومت مي توان استناد كرد از ابتداي حكومت تا جنگها و مواضع و موقعيتهاي حساس تصميم گيري در عرصة حكومت يعني علي ـ عليه السّلام ـ هم به اكراه وادار نمي كرد و چيزي كه نمي خواهند را بپذيرند و هم اگر يك رأي جمعي بوده به اكراه مي پذيرفت يعني به او تحميل مي شد اما او به ديگران تحميل نمي كرد. گرچه اين عمل برخلاف تعهد اجتماعي و اصل بيعت بوده يعني مردم ملزم بودند به اطاعت و پيروي اما كج انديشي و انحراف فكري مردم حقوق ثابت شده علي ـ عليه السّلام ـ را ناديده گرفت و آن را پايمال نمود.
پی نوشتها :
[1] . نهج البلاغه، خطبة 216.
[2] . نهج البلاغه، خطبة 43.
[3] . نهج البلاغه، خطبة 216.
[4] . نهج البلاغه، خطبة 33.
[5] . نهج البلاغه، خطبة 6.
[6] . نهج البلاغه، خطبة 37.
[7] . نهج البلاغه، خطبة 136.
[8] . نهج البلاغه، خطبة 200.
[9] . نهج البلاغه، خطبة 27.
[10] . نهج البلاغه، خطبة 133.
[11] . نهج البلاغه، خطبة 131.
[12] . نهج البلاغه، خطبة 69.
[13] . نهج البلاغه، خطبة 208.
[14] . نهج البلاغه، خطبة 92.
[15] . نهج البلاغه، خطبة 229.
[16] . نهج البلاغه، خطبة 208.
نویسنده : محمد سلماني كياسري
-
کاربر مقابل پست محمد حسین عزیز را پسندیده است:
کلمات کلیدی این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن