اراده خداوند به بيدارى ملتها تعلّق گرفته است و قرن اسلام و عصر ملّتها فرارسيده و در آينده، سرنوشت كل بشريت را تحت تأثير قرار خواهد داد و مگر جوانان و روشنفكران در واشنگتن و لندن و مادريد و رُم و آتن، با الهام از ميدان تحرير به خيابانها نيامدند؟!

حساسترين بخش‌های جهان اسلام را نهضت بازگشت به اسلام و اعاده عزّت و هويت و رهايى فراگرفته است و همه جا شعار «الله‌اكبر» بگوش مى‌رسد. ملتهاى عرب، ديكتاتورهايشان را نمى‌خواهند، سيطره دستنشاندگان و طواغيت را برخود، ديگر تاب نمى‌آورند، از فقر و عقب‌ماندگى و تحقير و وابستگى، بستوه آمده‌اند، سكولاريزم را در سايه سوسياليزم و ليبراليزم و ناسيوناليزم قومى آزمودند و همگى را بن‌بست يافتند و البته ملّتهاى عرب بدنبال افراطى‌گرى، خشونت مذهبى، بازگشت به عقب، تعصّبات فرقه‌اى و قشرى‌گرى با برچسب اسلامگرايى نيز نيستند.

انتخابات تونس و مصر و شعارها و رويكردهای مردم يمن و بحرين و ساير سرزمينهاى عربى، علامت مى‌دهد كه همه مى‌خواهند «مسلمان معاصر» بدون افراط خشك‌سرانه و تفريط غربگرايانه باشند و با شعار «الله‌اكبر» مى‌خواهند مسلمانانه، با تركيب «معنويت»، «عدالت» و «عقلانيت»، و با روش «مردم‌سالارى دينى»، از پَسِ تحقير و استبداد و عقبماندگى و استعمار و فساد و فقر و تبعيض صدساله، رهايى يابند و اين، درست‌ترين راه است.

رژيمهاى عربى كه در معرض خشم مردم‌شان قرار گرفته‌اند، چه خصوصياتى داشته‌اند؟ دين‌ستيزى، سرسپردگى و دست‌نشاندگى غرب (آمريكا، انگليس و ...) همكارى با صهيونيست‌ها و خيانت به فلسطين، ديكتاتورى‌هاى خانوادگى و وراثتى، فقر مردم و عقب‌ماندگى كشور در كنار ثروتهاى انبوه خانواده‌هاى حاكم، تبعيض و بى‌عدالتى و فقدان آزادى قانونى و پاسخگويى قانونى، از خصوصيات مشترك آنها بوده است.