روزی حارث همدانی به حضور امام علی ـ علیه السّلام ـ آمد، امام از علت آمدن او جویا شد او گفت: عشق و علاقه به شما مرا به اینجا کشانیده، حضرت فرمود: ای حارث تو مرا دوست داری؟ گفت: بلی والله یا امیرالمؤمنین، حضرت فرمود: بدان که هیچ بندهای از دوستان ما نمیمیرد مگر اینکه در هنگام مردن مرا آن طوری که دوست دارد میبیند چون ببینی مرا که دشمنان خود را از حوض کوثر دور میکنم خوشحال خواهی شد، و چون ببینی که بر صراط میگذرم و (عَلَم محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ) به دست من است و پیش حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ میروم چنان مرا خواهی دید که مشعوف و مسرور میشوی.[۲]
[۱] . میزان الحکمه، ج ۲، ص ۲۳۷٫
[۲] . امالی شیخ طوسی، ج ۱، ص ۴۷٫