
- معاد در قرآن
-
RE: معاد در قرآن
در اين جا اين سئوال مطرح مى شود كه اعمال و گفتار نيك و بد انسان در
دنيا از امور عرضى هستند كه بعد از وقوع زائل مى شوند و از بين مى روند چگونه تصور مى شود كه عين آنها تا قيامت باقى بمانند؟ مثلاً نماز عبارت است از تكبيرة الاحرام، قرائت حمد و سوره، ركوع، سجود، تشهد و سلام، و همه اينها از پديده هاى عرضى هستند و نمىتوانند باقى بمانند. ساير اعمال نيك و بد نيز همين گونه اند.
بهتر است در حل اين مشكل از رهنمودهاى يكى از راهيافتگان وادى صعب العبور عرفان مبدأ و معاد استفاده كنيم. او چنين مى نويسد:
هر چه را انسان با حواس خود درك كند اثرى در روح و نفس او خواهد گذاشت. و در صحيفه نفس و خزينه مدركاتش ذخيره خواهد شد. همچنين هر عمل نيك يا بدى را انجام دهد، گرچه بسيار كوچك باشد، اثر آن در صحيفه نفسش ثبت خواهد شد؛ مخصوصاً اعمالى كه در اثر تكرار به صورت ملكه و خلق و خوى درآيند. همين خلق و خوى ثابت است كه باعث خلود در بهشت يا خلود در دوزخ مى گردد. چون ملكات نفسانى به صورت هاى جوهرى تبديل مى شوند كه در ايجاد نعمتها و عذابهاى نفسانى تأثير مى گذارند. اگر آثارى كه از اعمال و گفتار در نفس حاصل مى شود دوام و ثبات نداشت و به تدريج اشتداد نمى يافت به حدى كه ملكه و خوى راسخ گردد هيچكس نمى توانست در صنايع و حرفهها تخصص پيدا كند. تأديب و تهذيب و تعليم و تربيت كودكان نيز بىفايده بود. و بايد انسان از آغاز كودكى تا آخر عمر يكسان باشد و تفاوتى پيدا نكند. و در اين صورت تكاليف
شرعى (در تزكيه و تهذيب نفس) عبث و بيهوده بود.
و اگر ملكات ثبات و جوهريت نداشت و هميشه باقى نمىماند خلود اهل بهشت در نعمت و خلود اهل دوزخ در عذاب وجهى نداشت. اگر منشأ ثواب و عقاب خود عمل و گفتار انسان باشد، در حالى كه عمل و قول نابود شدهاند، لازمه اش اين است كه معلول بدون وجود علتش باقى بماند، و چنين امرى صحيح نيست. عمل جسمانى كه در زمان محدودى واقع شده چگونه مى تواند منشأ جزاى هميشگى باشد؟ چنين مجازاتى در شأن خداى حكيم نيست. (1)
***
1. كافى، ج3، ص231.
-
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن