در برخى آيات و احاديث نيز بدين امتياز اشاراتى شده است كه به عنوان نمونه به بعض آنها اشاره مى‏ شود: غذاهاى دنيوى لذت دارند ولى به همراه آن مواد زايدى هم دارند كه به ناچار بايد از طريق ادرار و مدفوع دفع شود، اما غذاهاى بهشتى مدفوع و ادرار ندارند. ميوه‏ هاى دنيوى را بايد چيد ولى
شاخه‏ هاى درختان ميوه بهشتى خود به نزديك مؤمن مى‏ آيند آب‏ها و شيرهاى دنيوى قابليت فساد دارند و اگر مدتى راكد بمانند مى‏گندند و مزه آنها تغيير مى ‏كند:
«وَدانِـيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَذُلِّـلَتْ قُطُوفُها تَذلِـيلاً».
ولى آب و شير بهشتى فساد نمى‏پذيرد: «فِـيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ».
مشروبات دنيوى لذت دارند ولى مستى و تهوع و اعتياد نيز به همراه دارند؛ بر خلاف مشروبات بهشتى كه لذت دارند ولى از نواقص مشروبات دنيوى منزه هستند.
آن‏چه گفته شد در خصوص نعمت‏هايى است كه نمونه ناقصى از آنها در دنيا يافت مى‏شود، ولى از قرآن استفاده مى‏شود كه در بهشت نعمت‏هاى بسيار ممتازى وجود دارد كه نه چشمى آنها را ديده نه گوشى شنيده نه بر قلب بشرى خطور كرده است، قرآن مى‏گويد: «هيچ كس نمى ‏داند چه چيزى را كه وسيله چشم روشنى اوست برايش نهفته‏ اند.» (1)
رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «در بهشت نعمت‏هايى است كه نه چشمى آنها را ديده و نه بر قلب بشرى خطور كرده است.» (2)
نعمت‏هاى بهشتى به سراغ مؤمن مى ‏آيند نه اين كه مؤمن به سراغ آنها برود، اميرالمؤمنين عليه‏السلام فرمود: «طوبى، درختى است در بهشت. اصل آن در منزل رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله است و در منزل هر مؤمنى شاخه‏اى دارد. هرگاه كه مؤمن به چيزى ميل داشته باشد آن شاخه همان را در اختيارش قرار مى‏دهد.» (1)
**
1. سجده (32) آيه 17: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِـىَ لَهُمْ مِنْ قُـرَّةِ أَعْيُنٍ».
2. وسائل الشيعه، ج11، ص476: قال رسول‏اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : «و فيها ما لا عين رأت، و لا أذن سمعت، و لا خطر على قلب بشر».

بهشتيان هميشه جوان و زيبايند. پيرى، بيمارى، ناتوانى، غم و اندوه، حسد، كينه، رنج در بهشت نيست. بهشتيان از انواع غذاهاى لذيذ مى‏ خورند ولى ادرار و مدفوع ندارند. براى هميشه در بهشت زندگى مى‏ كنند و مرگ بر آنها عارض نمى ‏شود.
مرحوم ملامحسن فيض كاشانى در تفاوت نعمت‏هاى بهشتى با نعمت‏هاى دنيوى نوشته است:
تمايل انسان در دنيا تابع چيزهايى است كه در خارج موجودند ولى امور بهشت تابع خواسته بهشتيان مى‏ باشند، آنها هر چه بخواهند با اراده‏شان موجود مى‏شود. خدا در قرآن مى‏ گويد: «فِـيها ما تَشْتَهِـيهِ الأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الأَعْيُنُ» پس آن‏چه را اراده كنند فوراً حاضر مى ‏شود، نه اين كه آن‏چه موجود است برايشان حاضر شود. (2) تفاوت ديگر اين كه نشأه آخرت نشأه نور و ادراك و حضور و حيات و ظهور است، امور اخروى زنده و مدرك هستند. چنان كه در احاديث آمده كه انواع ميوه‏ ها به بهشتيان مى ‏گويند: اى ولىِّ خدا مرا بخور قبل از اين كه ديگرى را ميل كنى. و اين كه وقتى مؤمن بر تخت خود مى‏نشيند آن تخت از خشنودى به اهتزاز در مى ‏آيد. و در قرآن آمده كه: «إِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ
**
1. بحارالأنوار، ج8 ، ص117: قال اميرالمؤمنين عليه ‏السلام : «طوبى شجرة في الجنّة أصلها في دار النبيّ: و ليس من مؤمن إلاّ في داره غصنٌ منها لا تخطر على قلبه شهوة شيء إلاّ أتاه به ذلك الغصن».
2. اصول المعارف، ص197.
لَهِىَ الحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ». (1)