محبت، محبت، محبت

جناب شیخ می‌فرمود: « محبت به خدا، آخرین منزل بندگی است» گاه می‌فرمود: « در حالی که تو به خداوند محتاجی، خداوند عاشق توست »! جناب شیخ معتقد بود که اصلی‌ترین مقدمات دست یافتن به اسرار الهی، خدا خواهی است، و می‌فرمود: « تا ذره‌ای محبت غیر خدا در دل باشد، محال است انسان به چیزی از اسرار الهی دست یابد»!
همچنین جناب شیخ به اصل تربیتی احسان به خلق فوق‌العاده اهمیت می‌داد. یکی از شاگردانش از او نقل می‌کند که فرمود: « با خداوند انسی داشتم، التماس کردم که سر خلقت چیست؟ به من فهماندند که سر خلقت، احسان به خلق است. »
جناب شیخ معتقد بود اگر کسی حقیقتاً به احکام نورانی اسلام عمل کند، به همه کمالات و مقامات معنوی دست خواهد یافت. او با ریاضت‌هایی که برخلاف سنت و روش مذهب است، به شدت مخالف بود
یکی از دوستان شیخ می‌گوید: روزی به او گفتم: آمیرزا! چیزی به من بدهید که به درد من بخورد! گوش مرا پیچاند و فرمود:« خدمت به خلق، خدمت به مردم! » و گاه به مزاح می‌فرمود: « روز به خلق خدا نیکی کن و شب برای گدایی در خانه او برو »!.