RE: فصل ششم: برخورد با گنهكار
نفرين امام صادق عليه السلام
داودبن على فرماندار مدينه و يكى از جنايتكاران دوران سلطنت بنى عباس بود.
او مُعلّىبن خنيس يكى از دوستان و شاگردان مخلص امام صادق عليه السلام را كشت و اموالش را مصاده كرد.
امام صادق عليه السلام در حالى كه بر اثر ناراحتى عبايش به زمين كشيده مىشد نزد او رفت و به او فرمود:
«اما و اللّه لادعون اللّه عليك»
«آگاه باش سوگند به خدا تو را نفرين مىكنم.»
داود سخن امام را به مسخره گرفت و گفت: آيا ما را به دعاى خود تهديد مىكنى؟
امام صادق عليه السلام به خانه برگشت و تمام شب را در حال نماز به سرآورد.
هنگام سحر در مناجات خود مىگفت: اى خدايى كه صاحب قدرت و نيروى سخت هستى! و اى صاحب عزتى كه همهى بندگان در برابر آن زبون و خوار هستند! اين ستمكار را از من بازگير، و انتقام مرا از او بستان.
ساعتى از اين جريان نگذشت كه صداى شيون برخاست و گفتند: داود بن على مرد. «1»
__________________________________________________
(1). ارشاد مفيد، ج 2 ص 256