تفاوت ماهوی قیام امام حسین(ع) با قیام­های بشری

من گفتم اینها با هم فرق دارند، یعنی انقلابی که امام حسین به پا کرد،‌ از نظر جوهر و ماهیت با انقلاب­های بشری فرق می‌کند. هدف امام حسین بقای اسلام بود ولو اینکه به حسب ظاهر خودش از بین برود. او قیام کرد تا این هدف باقی بماند، نه اینکه سر کار بیاید. ولی در حکومت‏های مادی و بشری هدف به دست گرفتن حکومت است.

یک وقت حکومت «هدف» است، یک وقت حکومت هدف نیست، بلکه «وسیله» است. در مکتب اسلام، بر خلاف مکتب­های بشری، هیچ‏گاه حکومت هدف نبوده، بلکه وسیله است. در اسلام «حکومت» وسیله­ای برای پیاده کردن اسلام در جامعه است. تفاوت جوهری قیام امام حسین با قیام­های بشری در این است که هدف اینها با یکدیگر فرق دارد. در اینجا هدف اسلام است و در مکاتب بشری، حکومت است.

ماهیتاً چیز دیگری است. امام حسین(ع) با یک دید اسلامی به حکومت می‌نگریست، حکومت را وسیله­ای برای پیاده کردن اسلام می‌دانست. در اسلام هیچ‌گاه نگاه به حکومت، یک نگاه اصیل نیست. یعنی اسلام برای حکومت اصالت قائل نیست، بلکه آن را یک ابزار برای پیاده کردن اسلام در جامعه می‌داند.

دید مکتب­های بشری با دید مکتب اسلام به حکومت فرق دارد. لذا امام حسین(ع) آنچه را که هدف­گیری کرده بود، بقای اسلام بود. البته به وسیله حکومت می‏خواست این هدف را به‏دست آورد.

حضرت می­دید این راهی که حکومت فاسد می­رود، به براندازی اسلام ختم می­شود، پس این با هدف امام نمی‌سازد؛ لذا قیام کرد و در این راه به حسب ظاهر خود، خانواده و دوستانش را فنا کرد.

وقتی به سراغ خطبه‌ای که حضرت دو سال قبل از مرگ معاویه، در مِنا در سال پنجاه و هشت هجری ایراد فرمودند می­رویم، می‏بینیم تمام مطالبی که حضرت در آنجا فرمودند، گویای همین نکته است که امام حسین(ع) برای مقابله با این حکومت برنامه دارد.

این خطبه سه بخش داشت که من بخش اول و دوم آن را به اختصار توضیح دادم و گفتم که سخنان امام ناظر به بخش­نامه‌های معاویه بود. من همه مطالب را تطبیق هم دادم و جای سؤالی باقی نماند.