نامه و هدايايى نظير نسخه اى از قرآن مجيد و كتاب صحيفه سجاديه ، دوستى و اخلاص خويش را نسبت به اين مرجع و عالم دين اظهار مى كرد. تا اينكه به طور رسمى از شهيد دعوت كرد با تشريف فرمايى خويش به خراسان (مركز حكومت سربداران ) در ديار بارگاه ملكوتى امام هشتم على بن موسى الرضا عليه السلام منصب (( مرجعيت و زعامت )) را عهده دار شود تا مردم و شيعيان اين منطقه كه تشنه حق و عدالت اند از وجود پرفيض فقيه و دانشمندان عصرشان استفاده كنند.

قسمتهايى از نامه حاكم سربداران به شهيد چنين است :

سلامى چون عطرفشانى عنبرى عطرفشان كه به هر جا گذرد بوى خوشش به جا گذارد.

سلامى كه با ماه شب چهارده در هر حال و هر منزل همچشمى نمايد.

سلامى كه با خورشيد در هر بامداد برابرى نمايد، بر خورشيد دين راستين باد.