RE: درسوک امام محمد باقر«علیه السّلام»
امام باقرعلیه السلام عمر بن عبد العزیز را مستحق نفرین مىدانست چون مقامخلافت را که هیچ گاه حق او نبود، اشغال کرده بود.
صحیح است که عمر بن عبد العزیز، فدک را که رمز مظلومیّتاهلبیت و باز گرداندن آن دلیل صدق مذهب آنان در نظر مردم بود،به ایشان باز پس داد، امّا ائمه به این امر توجّه نداشتند و آن را براىحسن سلوک نظام کافى نمىدانستند، چرا که بنیاد نظام از اساس بر باطلقرار داشت و ائمه همچون انبیا مىخواستند جامعه را از ریشه و بنیاداصلاح کنند.
حدیث زیر از شیوه نگرش پیشتازان امّت بدانچه به خلافت عمر بنعبد العزیز مربوط مىشود، پرده بر مىدارد.
روزى عمر بن عبد العزیز به عامل خود در خراسان نوشت که صد نفراز دانشمندان آن دیار را به سوى من روانه کن تا از آنان در باره روش توپرس و جو کنم. عامل وى دانشمندان را جمع کرد و این امر را به اطلاعآنان رساند. دانشمندان از اجابت در خواست خلیفه عذر خواستندوگفتند: ما کار و خانواده داریم و نمىتوانیم آنها را رها کنیم عدالتخلیفه هم اقتضا نمىکند که ما را به اجبار به این کار وادارد، ولى ما یکتن را به نمایندگى از میان خود، انتخاب کرده به سوى او گسیل مىداریموعقیده خود را به او مىگوییم تا به آگاهى خلیفه رساند. سخن او همانسخن ما و نظر او همان نظر ماست. عامل خلیفه موافقت کرد و آن مرد رابه نزد عمر فرستاد. چون مرد بر خلیفه وارد شد، به وى سلام گفتونشست. مرد به خلیفه گفت: مجلس را برایم خلوت کن. خلیفه گفت:چرا؟ تو یا سخن حقى مىگویى که اینان تصدیقت مىکنند و یا باطلىمىگویى که اینان تکذیب مىکنند. مرد گفت: من به خاطر خودم اینپیشنهاد را نمىدهم بلکه به خاطر خود توست، زیرا من بیم دارم سخنىمیان ما گفته شود که شنیدن آن تو را خوش نیاید.