شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی (1)
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی (1)
گرچه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخص مانند ماه مبارك رمضان كه عید اولیای الهی است ، فضیلت مخصوص است . در این فرصت كوتاه كه شرح اجمالی دعای نورانی ابوحمزة ثمالی به عرضتان می رسد ، متون و خطوط اصلی این دعا بازگو خواهد شد.
این دعائی است كه وجود مبارك امام سجاد، زین العابدین سلام الله علیه در تمام سحرهای ماه مبارك رمضان این دعا را میخواندند. شایسته است پیروان عترت طاهرین تأسّی كنند و در سحرها بیدار باشند و این دعای نورانی را قرائت كنند. این دعا در جوامع روائی و حدیثی ما آمده است. در مصباح كَفعَمی است، و در اقبال سیّدبن طاووس هست. مرحوم سیّدبن طاووس میگوید: با سند خاصی كه ما به هارون بن موسیِ طَلّ اُكبُری داریم، او از حسن بن محبوب ضَرّآء، و او از ابوحمزة ثمالی نقل میكند. این هارون بن موسیِ طَلّ اُكبُری كه ابن طاووس (رضوان الله علیه) سلسله سندش در نقل این دعای نورانی به او ختم میشود، از بزرگان حدیث است. مورد وثوق است.
دعا طبق بیان نورانی امام سجاد سلام الله علیه بهترین عبادت است و ذات أقدس إله در این آیه مباركه كه فرمود: ادْعُونی اَستَجِبْ لَكُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَكْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین؛ به سه نكته اشاره كرد. نكته اول این كه دعا عبادت است. دوم این كه ترك دعا استكبار است. سوم این كه خداوند مستكبران را، یعنی تاركان دعا را به دوزخ تهدید كرده است.اُكبُر از رجال به نام اسلام است . مكان و منطقة مخصوصی به عنوان طَلّ اُكبُری نام گذاری شده است كه این هارون بن موسی مال آن منطقه و محدوده خاص است. هارون بن موسیِ طَلّ اُكبُری! او از حسن بن محبوب كه هم به صَرّآء و هم به ضَرّآء ملقّب است نقل میكند كه او هم موثّق است .
حسن بن محبوب از ثابت بن دینار، مُكنّی به ابوحمزة ثمالی نقل میكند. ابوحمزة ثمالی طبق بیاناتی كه از ائمه علیهمالسلام رسیده است از نظر زهد، سلمان عصر خود بود. از وجود مبارك امامِ رضا سلام الله علیه نقل شده است كه ابوحمزه ثمالی لقمان عصر خود بود. او چهار امام را اِدراك كرد. از محضر نورانی چهار امام، معارف الهی را فرا گرفت. خدمت امام زین العابدین علیه السلام رسید، شاگردی امام باقر سلام الله علیه افتخار او شد. تلمّذ محضر امام صادق سلام الله علیه بهره او شد.
و مقداری هم از عصر امام كاظم سلام الله علیه را درك كرده است. بنابراین این حدیث نورانی از نظر سند تام است. گذشته از این كه از جهت مضمون و محتوا بسیار بلند است. روایت را از دو جهت میتوان معتبر دانست. یكی از نظر سند كه طریق، طریقیت دارد، نه موضوعیت. گاهی ممكن است روایت ضعیف باشد، ولی محتوای او بسیار عمیق و بلند باشد. با خطوط كلّی قرآن و روایات هماهنگ باشد. این هم یك تبیّن علمی است. یعنی انسان وثوق دارد، اطمینان دارد كه این مضمون از غیر خاندان عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین نمیرسد و نرسیده است. و این كه گفته شد: إنْ جآءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَاءٍ فَتَبَیَّنُوا (2)برای آن است كه انسان وثوق پیدا كند این مطلب رسیده است. وثوق به صحّت مطلب گاهی از راه طریق است و گاهی از نظر متن . ولی در اینجا جامع بین طریق و محتواست. یعنی هم سند معتبر است، و هم مضمون و محتوا.