هر انسان مؤمنی این را به خوبی می‌داند که قدم نهادن در مسیر بندگی و اطاعت از فرامین پروردگار هستی، از لوازم ضروری ایمان بوده، به گونه‌ای که بدون آن هرگز به حقیقت ایمان دست نخواهد یافت، و در زندگی هرگز طعم شیرین ایمان واقعی را از اعماق جان خویش نخواهد چشید، زیرا این امر بدیهی است که، کسی که پایه به عرصه‌ی ایمان گذاشته، امّا به دستورات و لوازم آن پایبند نیست، ایمان لقلقه‌ی زبانش بوده و در زندگی صرفاً اسم ایمان را با خود به یدک می‌کشد، اما از آن بهره‌ای نبرده است.


چنین کسی در واقع، انسان خسارت دیده‌ای است که سرمایه‌ی عظیم عمر خویش را به باطل گذرانده و در زندگی به همین ایمان ظاهری دل خوش کرده است، غافل از آنکه، روزی فرا خواهد رسید که پرده از حقیقت پنهانش کنار زده می‌شود و چشمان خفته‌ی او بیدار گشته و با ندامتی برخاسته از جان، سرنوشت شوم خود را نظاره گر خواهد بود.


بنابراین اگر کسی به سرنوشت ابدی خویش علاقمند بوده و دوست دارد به سرمایه‌ی عظیم ایمان دست یابد، تا در دنیا و آخرت از برکات مادی و معنوی آن بهره‌مند شود، همواره باید در زندگی به فرامین و دستورات الهی گوش فرا داده، و مو به مو آن‌ها را انجام دهد، چرا که زیر پا نهادن دستورات پروردگار هستی، و ارتکاب کارهای ناشایست، چون آتشی خانمان سوز، خرمن ایمان آدمی را به آتش می‌کشد.


یکی از آن کارهای زشت و ناپسند، که به یقین خشم الهی را به همراه خواهد داشت دروغ گفتن است.
در مکتب حیات بخش اسلام، دروغ به اندازه‌ای مذموم و ناپسند است که از گناهان کبیره بلکه از بزرگ‌ترین آنها به حساب آمده است، و در مورد آن وعده‌ی عذاب سخت داده شده است.