-
گوهر ناب / حجاب
چکیده
فصلهای این مقاله که درباره حجاب است به بررسی آن در اسلام، قرآن، آیین مسیح و نصرانی پرداخته است. بعضی از این فصلها که جامعه کنونی به آن گرفتار است که یکی از این فصلها به بررسی پوشش بانوان در زندگی امروزی و نظر معصومین را در این باره آورده شده است. یکی دیگر از این فصلها در مورد عوامل بیحجابی است که باید به آن توجه داشت و میطلبد که مسئولین در این باره با جدیت کار کنند و این معزل را از کشور اسلامی و شیعه رهایی دهند .
-
مقدمه:
انسان فطرتی خداجو و دنبال رشد و کمال است و با شناختی نسبی از پروردگار عالم آوای عبودیت سر میدهد؛ و از روی میل و اشتیاق در برابر اوامر و نواهی الهی سرتسلیم فرود میآورد. البته به شرط آنکه مورد تعلیم و تربیت صحیح دینی قرار گیرد. پوشیدگی زن یکی از احکام ضروری اسلام است که اگر به سبک منطقی و جامع به آن پرداخته شود از آن استقبال میکنند و از برکات فراوان حجاب بهرهمند میشوند و از آفتهای متعدد و زیانبار بیحجابی و بدحجابی مصون میماند. امام امت (ره) این فریادگر بزرگ مظلومیت انسان به موضوع حجاب توجهی شگرف داشته و در بیانیهها، سخنرانیها زنان را به بازشناسی هویت اسلامی فراخوانده و عملاً جایگاه اصیل آنان را در اجتماع یادآوری کردند و با تعیین سالروز بزرگ بانوی بشریت حضرت زهرا (سلام الله علیها) اسوه کامل عفاف، حیا و ایمان و در حضور در اجتماع به عنوان روز زن فرصتی را فراهم آورد تا اندیشوارن، عالمان و متفکران در این باره به کاوش و جستجو پرداخته و حقایق بیشتری را عرضه کنند. حجاب زن مایه مباهات زن است، حجاب سند شخصیت زن است نه وسیلهی عقب ماندن او در اجتماع، حجاب حریم مقدس و قلعه آرامش زن است. رسم است که هر چیز با ارزش را پنهان دارند تا از دستبرد نااهلان مصون باشد. ای زن تو نیز باحجاب باش تا اسرار وجودیت از ارزش نیفتد. امید است با خواندن این مقاله، باارزش اخلاقی و تربیتی و انتخاب بهترین راه، انسانی با شخصیت و مسلمانی کامل باشیم و رضایت حضرت ولیعصر ارواحنا فداه را فراهم نماییم و خدای نکرده مایه ننگ و غم و اندوه آن عزیز مهربان نگردیم.
-
فصل اول:
حجاب
پیشینهی حجاب:
پوشش دینی بانوان از اختراعات آیین اسلامی نیست بلکه ریشه در تاریخ دارد. به گفته ویل دورانت: (قوم یهود و ایرانیان قدیم، حجاب را برای بانوان یک نوع کرامت و شرافت، و از واجبات دینی میدانستند) اسلام، پوشش و حجاب را برای شبهجزیره عربستان به ارمغان آورد. هماکنون در اسرائیل، بسیاری از بانوان قوم یهود با پوشش کامل به مدرسه و دانشگاه میروند، ولی در فرانسه و ترکیه به جرمداشتن حجاب، زنان از تحصیل باز داشته میشوند، درحالی که از نظر منشور جهانی هر انسانی در اتخاذ عقیده، شغل، مسکن و نوع لباس، آزاد است. هر کشوری لباس ملی خاصی دارد که هر انسانی حرمت آن را پاس میدارد و کسی حق تعرض و مزاحمت ندارد درحالی که برخی از حکومتهای غربی، چادر و یا پوشش اسلامی را که هیچگونه ضرر و زیانی ندارد، برنمیتابند. اما در مقابل برهنگی و خودآرایی زنان را که باعث تهییج شهوات و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی و ناامنیهاست، مورد تشویق قرار میدهند. بیبند و باری و مفاسد اخلاقی و جنسی در این کشورها به حدی است که برخی از دختران غربی برای حفظ امنیت خود، به سیاهپوستان پناه میبرند.
-
حجاب و حدود آن در اسلام
واژه حجاب و مشقات آن هفتبار در قرآن کریم تکرار شده و در تمام موارد به معنای پرده و مانع است.
حجاب از نظر لغت، در معانی گوناگونی به کار رفته است:
1پرده، چادر، روپوش، روبند، آنچه با آن چیزی را بپوشانند.
2 پرده حایل میان قلب و شکم.
3 غروب خورشید در تاریکی نیز، در حجاب قرارگرفتن تعبیر شده است.
اما به کارگرفتن کلمه (حجاب) درخصوص پوشش بانوان، یک اصطلاح تازه و جدید است. در قدیم مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصوهی و چه در کتاب النکاح کلمه «ستر» را به کار بردهاند نه کلمه «حجاب» را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار میبردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشتپرده واقعشدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
-
فلسفهی حجاب:
تردیدی نیست که حجاب و پوشش زن یکی از احکام ضروری اسلام به شمار میرود.
قرآن مجید درباره این امر مهم میفرماید: (یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)؛ «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها
(روسریهای بلند) خود را بر خویش فروافکنند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است و خداوند همواره غفور و رحیم است».پوشش سابقهای به اندازه حیات بشریت دارد و غیر از پیروان یکی از مکاتب که بر لزوم برهنه زیستی پای میفشارد همه بشریت به نوعی رعایت میکنند.
-
درباره اهمیت و فلسفه حجاب اشاره به چند نکته حائز اهمیت است:
1- کاهش خطا و خطر: مصونیت زن در برابر طمعورزی هوسبازان از ثمرات آشکار رعایت حجاب است.
2- حفظ احترام: اگرچه رعایت حجاب، از یک سو به مردان کمک میکند که به طور ناخواسته، و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات خود را هزینه نکنند. اما بیش از آن به خانمها کمک میکند به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، وسیله لذتانگاری قرار نگیرند و شخصیت و احترام آنان خدشهدار نگردد.
3- نشاط و رغبت: احکام الهی بیش از آنکه به محدودیت لذتها بیانجامد به ماندگاری لذتها و پایداری نشاط و خوشیها میانجامد از اینرو اگرچه حجاب از یکسو برای خانمها محدودیت است و موجب خستگی و زحمت میباشد اما از سوی دیگر اوج احساسات را سالم نگه میدارد و عاطفهها و محبتها را در کانون گرم خانواده متمرکز میسازد و زن و مرد را از بیتفاوتی نسبت به همدیگر در نظام خانواده نجات میدهد و این بحرانی است که هماکنون دامنگیر جوامع غربی شده است به طوری که در هنگام برپایی کانون خانواده که براساس عشق و محبت باید تحکیم شود و مهمترین ابزار آن میل جنسی نسبت به یکدیگر است این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانوادهها را متزلزل ساخته است.
-
4- مبارزه با نفس: میل به خودنمائی و جلوهگری به مصالحی در سرشت زن، نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی و الابکار گرفته شود. بیگمان این گرایش در وجود زن اگر همچون سایر میلها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارآمد خواهد بود و در مسیر فراهمآوردن محیطی مناسب همراه با زندگیش، سودمند خواهد شد. چرا که هیچ گرایشی درونی بدون جهت در جان انسان به ودیعت نهاده نشده است. اما اگر این گرایش مرزی نداشته باشد و خودنمائی و جلوهگری همواره و در همهجا نمو داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود و در ایجاد زمینههای ناهنجاری در جامعه تأثیر خواهد کرد، پوشش را میتوان مهمترین عامل تعدیل این میل دانست. زیبایی برای زن، سرمایه است اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال حفظ عفاف و پوشش است. مانندسازی جمال زن به سرمایه، نشانگر آن است که از یکسوی سودمند و کارآمد است و از سوی دیگر کنترلشدنی و تعدیلیافتنی میباشد و اشاره است به اینکه در صورت مرزشکنی، فتنهانگیز و فسادآفرین خواهد بود.
5- جواز حضور در اجتماع: بدون هیچ تردیدی اندام زن به ویژه اگر به آرایهها و پیرایههایی، آراسته گردد هیجان بار و هوسآفرین است. از سوی دیگر زن، بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه را تشکیل میدهد و در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی میتواند نقشآفرینی عظیمی داشته باشد.
-
اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حکیمانه و راهگشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده از یک سوی این نیروی عظیم را از تباهشدن و در گوشهای بیهدف و اثرماندن نجات داده و از سوی دیگر جلو فسادگستری و ناهنجاریهای ناشی از اختلالهای مرد و زن را گرفته است. همه آحاد جامعه در مقابل سلامت نفسانی جامعه مسئولند و مسئولیت مهمتر در این باره بر دوش خانمهاست. دقت در آنچه گفتیم بیپایگی تفکر هوس آلودانی را که حجاب را حصار تلقی کرده وبرای آزمندیهای خود، زن را برای شکستن به اصطلاح حصار دعوت میکنند، روشن میشود و به خوبی دانسته میشود که حجاب عملاً عامل مهمی است درجهت آزادی زن نه اسارت او مهم این است که تلقی ما از آزادی دقیقاً روشن باشد.
-
6- ایجاد امنیت: جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف برای افراد فراهم سازد بخش عمدهای از این مهم به عهده زن است که با حفظ پوشش به این امر جامه عمل بپوشاند. اگر این حریم دریده شود ضمانتی برای سلامتی شخص وجود ندارد، زن چون از این حصار منیع درآمد، در معرض ضربات دیدههای آلوده و قلوب منحرف قرار میگیرد و آرامش خود را از دست داده و نهایتاً نجات از تلاطم امواج بلا را نامعلوم میسازد. در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هر چه تمامتر به وظیفه خود مشغول شده و خطری از ناحیه اجتماع متوجه وی نمیشود بدین سان با قاطعیت تمام معتقد هستیم که پوشش، امنیت زن را در جامعه فراهم میسازد و در حریم پوشش است که میتوان با خیالی آسوده به جامعه آمد و به فعالیت پرداخت و در سنگر حجاب، حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماع، تحقق بخشید.
-
حجاب در آئین مسیح و نصرانیت
تمام آیات «تورات و انجیل که درباره حجاب آورده شده مورد توجه و دقت مفسرین قرار گرفته و مسائلی را مطرح ساختهاند که بسیار جالب میباشد از جمله: در آیات 3 الی 17 باب 11 رساله اول» پولس خطاب به قرنایتان چنین آمده است: اما میخواهیم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن و مرد، و سر مسیح خدا. هر مردی که سر پوشیده عبادت یا ندبه میکند سر خود را رسوا مینماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا یا ندبه کند سر خود را رسوا میسازد که چنین است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمیپوشد موی سر را نیز میبرد و اگر زن را مویچیدن یا تراشیدن قبیح است باید بپوشد... از اینجهت زن میباید پوشش بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان آیا شایسته است که زن ناپوشیده دعای خدا بکند و اگر زن موی دراز دارد، زینت است که موی به جهت پرده بدو داده شده است. پولس در رساله خود به قرنایتان تصریح مینماید: چون زنان بیحجاب به کلیسا میرفتند، مارپولس آنان را نهی کرد تا موجبات هیجان شهوت و پریشانی حواس را کاهش داده باشد و این که سر تراشیدن را با سر برهنه داشتن برابر شمرده، کنایهای از عدم امکان تساوی مرد و زن در بسیاری از موارد از جمله- سربرهنهکردن است و در ضمن چون تراشیدن نشانی از توهین و تحقیر گناهکاران است که در کیفر خواستشان به چنین رسوایی محکوم میباشند، خواستند. سر برهنگی زن را تحقیر و توهین نمایند.