آیا رسول­خدا در مدت هفت سالی که از سوی مشرکین از حج ممانعت می­شد فرمودند که به گرد من طواف کنید؟

آیا قتل حلاج توسط المقتدر­عباسی بهانه­ای جز انکار حج داشت؟

بهر حال، انکار حج از سوی مولوی – که اهمیت آن نزد شیعه و سنی محفوظ است – خود حکایت از شدت امر اباحی­گری در محیط قونیه دارد با این وجود چگونه می­توان پذیرفت مولوی در مورد تشیعش تقیه کرده باشد؟

وی در مورد مسجد نیز گوید:

ابلهـان تعظیم مسجـد می­کننــد در جفای اهل دل جدّ می­کنند

آن مجاز است این حقیقت ای خران نیست مسجد جز درون سروران [iv]

تهمت­های مولوی به خدا در اثنای داستان شیخ ­محمد ­سَرْرزی و داستان موسی و شبان، بسیار تأسف بار است.

مولوی در داستان جعلی شیخ ­محمد ­سرْرزی که ذکر آن گذشت، علاوه بر اتّهام به ذات باری­تعالی در مورد رؤیت صوری خداوند و نسبت فرمان تکدّی­گری[۱] خدا به شیخ­ محمّد، که به زعم او به این خاطر به مقاماتی رسیده است، می­گوید:

انبیاء هر یک همین فنّ می­زنند خلق مُفلس کُدیَه[۲] ایشان می­کنند

أَقرضوا الله أَقرضوا الله می­زنند باژگون بر انصروا الله می­تننــد [v]

آیا این اظهارات اهانت به انبیا­ء ­صلوات ­الله ­علیهم ­اجمعین نیست؟


پی نوشت:
[iv]- مثنوی، دفتر­دوم، ص ۱۲۶، سطر ۳۷ و ۳۸٫

[v]- مثنوی، دفتر­پنجم، ص۳۲۵ سطر ۷