بخیل!

ما آدم داریم شعر می‌گوید و شعرهایش را به كسی نمی‌دهد. خانه‌شان قالی دارد، به عروس نمی‌گوید: شما عروسی دارید قالی مرا ببرید. می‌گوید: نه چشمش كور، برود اجاره كند. خانم حقوق دارد، ولو مالك است حق دارد به شوهرش ندهد. این حق خانم است كه حقوق خودش برای خودش باشد. اما حالا اگر شوهرش نیاز دارد به او بدهد. نه! وظیفه‌ من نیست. خودش برود كار كند.

چقدر سرمایه‌ها در بانك خوابیده و چقدر جوان‌ها اگر یك مبلغی داشته باشند به كار وادار می‌شوند. و این آقایی كه پولش در بانك‌ها خوابیده بخل می‌كند. یعنی اگر این بخل از جامعه برداشته شود همه‌ جوان‌های بیكار ما سرمایه‌دار می‌شوند. یك وامی می‌گیرند و شروع به كار می‌كنند. البته خوب بعضی‌ها هم ممكن است بخورند چفت و بستش را باید طوری كرد كه چهار میخ كرد. ضامن گرفت نمی‌دانم محكم‌كاری‌تان را بكنید. اما همین صفت بخل از تجار برداشته شود، هر تاجری نمی‌تواند به ۵ جوان یك كمكی كند یك كاری شروع كند. هر تاجری ۵ جوان بیكار، بیكاری حل می‌شود. چند تا رئیس جمهور آمدند نتوانستند حل كنند ولی تجار می‌توانند حل كنند. یك چیزی هم می‌خواهم بگویم از زن‌ها می‌ترسم! نمی‌گویم.

دادستان تهران حدود بیست سال پیش به من گفت: در تهران ۵۰۰ زن جوان بیوه هست. ۵۰۰ هزار زن جوان بیوه برای بیست سال پیش است. الآن شاید یك میلیون باشد. از زن‌ها بپرسیم نظر شما چیست؟ می‌گویند: نه! ما می‌گوییم: مرد نباید هوس‌باز باشد، مرد نباید روی عیاشی زن دوم بگیرد. مردی كه پول ندارد، خانه ندارد، نمی‌تواند دو تا زن را اداره كند حرام است. اما اگر یك مردی توان جسمی دارد، توان مالی دارد، دو تا ماشین، دو تا خانه، دو تا موبایل، دو تا دو تا دو تا، ولی زن می‌گوید: نخیر! خدا یكی زن هم یكی. یعنی چه؟ یعنی آن یك میلیون زن جوان به درك! گناه می‌كنند به درك! می‌سوزند به درك! بخل زن‌ها است. بخل زن‌ها باعث می‌شود كه یك میلیون زن جوان بیوه هست، بخل تاجرها به این است كه میلیون‌ها جوان بیكار هستند، پول ندارند آنها پولشان در بانك هست. بخل خیلی مهم است.