بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)- بريده باد دست ابو لهب! همان گونه كه در شأن نزول سوره گفتيم اين سوره در حقيقت پاسخى است به سخنان زشت «ابو لهب» عموى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و فرزند عبد المطلب كه از دشمنان سرسخت اسلام بود.
قرآن مجيد در پاسخ اين مرد بد زبان مىفرمايد: «بريده باد هر دو دست ابو لهب» و مرگ بر او باد (تبت يدا ابى لهب و تب).
در روايتى آمده است كه شخصى به نام «طارق محاربى» مىگويد: من در بازار «ذى المجاز» بودم (ذى المجاز نزديك عرفات در فاصله كمى از مكّه است) ناگهان جوانى را ديدم كه صدا مىزند: «اى مردم! بگوئيد: لا اله الا اللّه تا رستگار شويد»، و مردى را پشت سر او ديدم كه با سنگ به پشت پاى او مىزند به گونهاى كه خون از پاهايش جارى بود، و فرياد مىزد، «اى مردم! اين دروغگوست، او را تصديق نكنيد»! من سؤال كردم اين جوان كيست؟
گفتند: «محمّد» است كه گمان مىكند پيامبر مىباشد، و اين پيرمرد عمويش ابو لهب است كه او را دروغگو مىداند ...
در خبر ديگرى مىخوانيم: هر زمان گروهى از اعراب خارج مكّه وارد آن شهر مىشدند به سراغ ابو لهب مىرفتند، به خاطر خويشاونديش نسبت به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سن و سال بالاى او، و از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله تحقيق مىنمودند، او مىگفت:
محمّد مرد ساحرى است، آنها نيز بىآنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را ملاقات كنند باز مىگشتند، در اين هنگام گروهى آمدند و گفتند: ما از مكّه باز نمىگرديم تا او را ببينيم، ابو لهب گفت: ما پيوسته مشغول مداواى جنون او هستيم! مرگ بر او باد! از اين روايات به خوبى استفاده مىشود كه او در بسيارى از مواقع همچون سايه به دنبال پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله بود، و از هيچ كارشكنى فروگذار نمىكرد، مخصوصا زبانى زشت و آلوده داشت، و تعبيرات ركيك و زننده مىكرد، و شايد از اين نظر سر آمد تمام دشمنان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله محسوب مىشد، و به همين جهت آيات مورد بحث با اين صراحت و خشونت، او و همسرش امّ جليل را به باد انتقاد مىگيرد.