-
RE: حجاب در قرآن
مساله پوشش وجه و كفين
دراين باره، ميان فقها و مفسرين، اختلاف نظر است. عدهاى قائلبه وجوب پوشش صورت ودستهاودرمقابل، عدهاى قائلبه عدموجوب پوشش شدهاند. علاوه براين كه همه قائل شدهاند كهپوشاندن آن بهتر است. اما هركدام براى نظريه خود، ادلهاى ازآيات و روايات بيان كردهاندكه جهت تكميلبحث ارائه مىشود.
ابتدا ادله قائلين به وجوب پوشش را بيان مىكنيم همراه باجوابى براى هركدام و بعد، ادله قائلين به عدم وجوب پوشش.
ادله وجوب پوشش وجه و كفين
اطلاق آيه غض «يغضوا من ابصارهم»مىفرمايد چشم فرو گيريد و نگاه نكنيد. اين كلام، اطلاق دارد ودر نتيجه، همه جاى بدن را مىگيرد از جمله، وجه و كفين را. بعدمىفرمايند: باالملازمه هرجايى از بدن را كه نبايد نگاه كرد زنلازم استبپوشاند از جمله، وجه و كفين را.
دليل اول:
اولا، آيه اطلاق ندارد وحذف متعلق همدليل بر اطلاق نمىشود; چون متعلق معلوم بوده و حذفشدهاست وجود كلمه «من» شاهد بر عدم عموميت در متعلقاست;چون تبعيضيهاست. مرحوم آيةالله حكيم(ره) مىفرمايند:«والامر بالغض لاعموم فى متعلقه وحذفه لا يقتضيه اذ حمله علىالعموم لكل شىء ممتنع ولاسيما بملاحظه التعبير بقوله تعالىمنابصارهم فان كلمه من ظاهره فى التبعيض والظاهر كونه يلحاظالمتعلق و تقدير كل شى من بدن المراة لاقرينة عليه بلالمناسبجدابقرينة مابعده ان يكون متعلقه الفروج» (39) و مرحوم، علامهطباطبايى - رحمةاللهعليه - نيز متعلق را فروج گرفتهاند: «ويكونمدلول الايه هوالنهى عن النظر الى الفروج» (40) ثانيا: هيچ ملازمهاىبين حرمت نگاه و وجوب پوشاندن نيست. همانطورى كهعدهاى از فقهاء فرمودهاند، نگاه زن به بدن مرد حرام است ولىبراى مرد پوشاندن واجب نيست.
دليل دوم:
«لايبدين زينتهن الاماظهر منها» مىفرمايند: اطلاق«لايبدين زينتهن» وجه و كفين را نيز مىگيرد كه جزو زينتهايىاست كه نبايد آشكار شوند ومىگويند: منظور از استثناى«الاماظهر منها» هم، بدن نيست، بلكه منظور، لباس است;كمااينكه ابن مسعود گفته است.
جواب:اولا، با وجود استثناى «الاماظهر منها» بلافاصله بعداز «لابيدين» اطلاقى منعقد نمىشود.
ثانيا، قول ابن مسعودمعارض استبا قول ابن عباس و ديگران.
ثالثا: لازمه قول ابنمسعود، منقطع بودن استثناء ولغويت آن است; زيرا اگر بگويد:لباس را لازم نيستبپوشانيد، كلامى لغو است; چون قابلپوشاندن نبوده و دور لازم مىآيد. رابعا: روايات زيادى داريممبنى براينكه منظور از استثناء وجه و كفين است كه رواياتبعدا مىآيد.
-
Re: حجاب در قرآن
دليل سوم:
«لايبدين زينتهن الا لبعولتهن ....» مرحوم، آية الله خويى - رضوان الله عليه - براى اثبات وجوب پوشش وجه و كفين، به اين قسمت از آيه، استدلال كرده اند و فرموده اند:«هرچند از قسمت اول آيه، كه استثناء «الا ماظهر» دارد، وجوب پوشش كل بدن، غير از وجه و كفين و عدم وجوب پوشش وجه و كفين استفاده مىشود، ولى قسمت قبل، در مقام بيان حكم ظاهر شدن قسمتى از بدن است نه بيان حكم اظهار بدن براى ديگران و حكم اظهار بدن براى ديگران را قسمت دوم، يعنى«لايبدين زينتهن الا لبعولتهن» بيان مىكند كه مطلقا بدون هيچ استثنايى آيه كريمه مىفرمايد: جز براى شوهر... بدن را آشكار نكند.
در نتيجه، در مقام اظهار براى ديگران، هيچ موضعى از بدن استثناء نشده است و فقط بعضى از افراد استثناء شدهاند. پس تمام بدن حتى وجه و كفين، در مقابل مردان بايد پوشيده باشد. و اين كه قسمت اول كه همراه استثنا است فقط حكم ظهور فى حد نفسه را بيان مىكند و قسمت دوم، حكم اظهار براى ديگران را مىفرمايد: فعلبداءاگر متعلق آن بدون لام بيايد معناى آشكار نكردن در مقابل پوشاندن دارد و اگر متعلق آن همراه لام باشد معناى پوشاندن در مقابل ارائه به ديگران دارد لذا قسمت اول، معناى ظهور فى نفسه و قسمت دوم، معناى اظهار براى ديگران را دارد.
«البداءبمعنى المظهور كما فى قوله تعالى بدت لهماسؤاتهماوالابداء بمعنى الاظهار فاذا كان متعلقا بثى و لم يكن متعديا يا للام يكون فى مقابل الستر واذا كان متعلقا باللام كان فى مقابل الاخفاء بمعنى الارائه والاعلام ومن هنايظهرمن آلايه الكريمه فان قوله عز وجل اولا«ولابيدين زينتهن الا ما ظهر منها» انما يعبد وجوب ستر البدن الذى هوموضع الزينه و حرمة كشفه ماعدا الوجه والكفين فى حين ان قوله ثانيا«ولابيدين زينتهن الا لبعوتهن» يفيد حرمة اظهار بدنها وجعل الغيرمطلعا عليه واراءته مطلقا من دون فرق بين الوجه واليدين (41)
بعدا ايشان رواياتى را كه وجه و كفين را استثناء كرده توجيه مىكنند و تطبيق مىدهند بر نظر خودشان، مىفرمايند: رواياتى كه وجه كفين را استثناء كرده مربوط به همان قسمت اول آيه است كه خود آيه استنثادارد و رواياتى كه وجوب پوشش وجه وكفين رابيان مىكند. (42) مربوط به قسمت دوم آيه است.«فان هذه الايه تصدى لبيان حكمين،حكم الظهورفى نفسه عنداحتمال وجود ناظرمحترم وحكم الاظهارللغير عندالقطع بوجود ناظرمحترم والذى يطهران الروايات الوارده فى تفسير هذه الايه الكريمه تؤكد ماذكرناه من التفصيل فان بعضهانسال عن القسم الاول وبعضهاعن القسم الثانى». (43)
جواب: اساس استدلال ايشان براين است كه معناى فعل«لايبدين» با آوردن و يا نياوردن لام تغيير مىكند در صورتى كه در مقام استعمال، غير از آن ممكن نيست; چون كه آيه، اولا،مىخواهد مقدارى ازبدن را كه حكم وجوبى پوشش دارد ومقدارى كه حكم وجوب پوشش ندارد بيان كند و در مقام تعرض به افراد ديگر نيست، لذا متعلق را همراه با لام نياورد وثانيا، مىخواهد حكم زن در مقابل ديگران را بيان كند، پس مجبور است متعلق را همراه لام بياورد. اما اين كه معناى فعلتغيير پيدا مىكند صرف استظهار است ودليلى ندارد. لغوى هم اين را نگفتهاست.
ثالثا، حكم ظهور فى حد نفسه يا احتمال وجود ناظر محترم يعنى چه؟ اگر ناظر نيست كه اصلا حكم پوشش هم نيست و در صورت احتمال اگر احتمال عقلانى وقوى است كه مثل وجود ناظر است و حق ندارد خود را برهنه كند واگر احتمال غير عقلانى و ضعيف است مثل عدم وجودناظر است، پس دراين صورت، با معناى ايشان هيچ موردى براى قسمت اول آيه باقى نمىماند. رابعا، توجيه روايات قرينه اى ندارد و صرف احتمال است.
-
Re: حجاب در قرآن
پاورقی ها :
1- طبرسى، مجمع البيان، (طهران:العملية اسلاميه، 1383 ق)، ص 137;فيروزآبادى، قاموس المحى، (بى جا: موسسه الرسالة، 1407ه)، چ دوم،
2- الزبيدى،تاج العروس،(بيروت:دارمكتبة الحياة،);آلوسى، روح المعانى،(بيروت: دار احياء التراث العربى،)،ج 18، ص 138
3- فیروزآبادی، پیشین; جوهری، الصحاح، (بیروت: دارالعلم الهلایین، ); راغب اصفهانی، مفردات راغب، (بیروت: دارالمعرفة، )
4- احمد بن فارس، مقايس اللغه،(مصر: شركت مكتبه، 1392 ق)،چ دوم،اصل يدل على تقنح فى الشى و من ذلك الفرجه
5- مفردات راغب،پيشين:الفرج،الشق بين الشيئين و كنى به عن السواه
6- الصحاح،پيشين:العورة سوءه الانسان وكل مايستحيامنه
7- صحاح اللغه،پيشين;قاموس المحيط،پيشين
8- طبرسى،پيشين; ج سوم،ص 148
9- قاموس،پيشين;طبرسى،پيشين، ج چهارم، ص 138
10- مقايس اللغه، پيشين;
11- مفردات راغب، پيشين;
12- طبرسى، پيشين; ج چهارم، ص 137
13- محمدحسين طباطبايى(علامه)، الميزان، ج15، (قم: جامعه مدرسين،)، چ اول، ص 111
14- حرعاملى،وسايل الشيعه،ج 14،(تهران:المكتبه الاسلاميه،1402)،باب 104،ح رابع، ص 138
15- محمدحسين طباطبايى(علامه)،پيشين
16- المراد يزنينهن مواضع الزينه لان اقمى، ينزين به كالقرط والسوارلايحرم ابداؤها فالمراد بابدادالمزينة ابداء مواضهاى البدن:محمدحسين طباطبايى، پيشين، ج 15، ص 115
17- خويى(مرحوم آيت الله العظمى)،مستندالعروه،(منشور ات مدرسه دارالعلم،1367)،ص 37
18- طبرسى،پيشين،ج چهارم،ص 137:مجزوم لانه جواب شرط مقدر...
19- محمدحسين طباطبايى، پيشين، ج 15،ص111: والمقابله بين قوله «يعضوا من ابصارهم»«لايحفظوافروجهم»ي عطى ان المراد بحفظ الفروج سترها عن النظر لاحفظها عن الزنا و اللواطه.
20- كلينى، اصول كافى جلد دوم، بيروت، دارصعبه،دارالتعارف، چ چهارم، ص 35، مجلسى (علامه) بحارالانوار، ج 101، (بيروت:داراحياءالتراث العربى، مؤسسه الفرفا)، ص 33
21- حر عاملى، پيشين، ج 2،
22- فقط ستروجه و كفين اختلافى است.
23- حرعاملى،پيشين،ج 14،ص 42
24 و25- نور:آيه 60 ;احزاب:آيه 60
26- حرعاملى، ج 14،پيشين،حديث 1، ص 146
26- حكيم (رحمة الله عليه)، مستمسك، ج 5،(قم: كتابخانه آية الله نجفى، 1406 ق)، ص 234
27- ذكرالزينه دون مواقفهاللمبالغه - كشاف، ج 3،ص 230،لايظهرن مواضع الزينه،مجمع البيان،ج4، حلى، ص 138، والمراد بزيقهن مواضع الزينه،الميزان، ج 15، ص 11، فالروايات و ان كانت صريحه ان المراد بالزينه هو مواضعها، مستندالعروه، جزء 1 نكاح،ص 54
28- بحار، پيشين، ج 101، ص 33
29- وسايل، پيشين، ج 14،حديث 3، ص 146،
30- وسايل،پيشين،باب 101،حديث 4، ص 146،
31- روح المعانى، پيشين، ج 18، ص 141
32- تبيان، پيشين، ج 7، ص 429
33- مجمع البيان، پيشين، ج 4، ص 138
34- الميزان، پيشين، ج 15، ص 111
35- مستمسك، پيشين، ج 5، ص 243
36- الميزان، پيشين، ج 15، ص 112
37- مجمع البيان، پيشين، ج 4، ص 138
38- مستمسك، پيشين، ج 5، ص 243
39- الميزان، پيشين، ج 15، ص 111
40- مستندالعروه، پيشين، جزء 1 نكاح، ص 55
41- البته روايتى كه وجوب پوشش وجه و كفين را برساند نداريم اگر روايت فضيل كه عين روايت و معناى آن بعدا مىآيد و ايشان روايت را به صورتى معنا مى كند كه وجوب پوشش وجه و كفين از آن استفاده مىشود ديگران عمدتا به صورتى ديگر معنا كرده اند كه خود روايت دليل بر عدم وجوب است و ديگر روايت عورة بودن زن است كه اين روايت هم در مقام بيان كميت و كفيت پوشش نيست و مكاتبه صفار كه در مقام شهادت است نه مطلق.
42- حر عاملى،پيشين،ج 14،باب 24.
43- آيت الله بروجردى، نهاية التقرير فى الصلوة،ج1، ص 134