(آيه 4)- سپس در باره مرحله دوم رستاخيز و تجديد حيات جهان و تجديد حيات مردگان مىفرمايد: «و آن زمان كه قبرها زير و رو گردد» (و اذا القبور بعثرت). و مردگان بيرون آيند و براى حساب آماده شوند.
(آيه 5)- و بعد از ذكر اين نشانهها كه قبل از رستاخيز و بعد از آن صورت مىگيرد، سخن نهائى را چنين بيان مىكند: در آن زمان «هر كس مىداند آنچه را كه از پيش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (علمت نفس ما قدمت و اخرت).
آرى! آن روز حجابها كنار مىرود، پردههاى غرور و غفلت دريده مىشود، و حقايق جهان عريان و آشكار مىگردد، آنجاست كه انسان تمامى اعمال خود را مىبيند و از نيك و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را كه از قبل فرستاده، و چه كارهائى كه آثارش بعد از او در دنيا باقى مانده مانند خيرات و صدقات جاريه، و بناها و آثارى كه براى مقاصد رحمانى يا شيطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و يا كتابها و آثار علمى و غير علمى كه براى مقاصد نيك و بد تحرير يافته، و بعد از او مورد بهرهبردارى ديگران قرار گرفته است، همچنين سنتهاى نيك و بد كه اقوامى را به دنبال خود كشانيده.
اينها نمونههائى است از كارهائى كه نتايجش بعد از انسان به او مىرسد و مصداق «اخّرت» در آيه فوق است.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «بعد از مرگ انسان، پرونده اعمال او بسته مىشود، و اجر و پاداشى به او نمىرسد مگر از سه طريق (و در روايت ديگرى اين امور شش چيز شمرده شده:) بناها و اشياء مفيدى كه براى استفاده مردم از خود به يادگار گذارده، فرزند صالح، قرآنى كه آن را تلاوت مىكند، چاهى كه حفر كرده، درختى كه غرس نموده، تهيه آب، و سنّت حسنهاى كه بعد از او باقى مىماند و مورد توجه قرار مىگيرد.»