داستان های جذاب و شنیدنی از قرآن کریم
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16

موضوع: داستان های جذاب و شنیدنی از قرآن کریم

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر کانون پرواز آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    tehran
    نوشته ها
    818
    می پسندم
    967
    مورد پسند : 909 بار در 506 پست
    میزان امتیاز
    63

    RE: داستان های جذاب و شنیدنی از قرآن کریم

    3-


    واژه" اصحاب سَبت " به‌صورت صريح تنها يك بار در آيه 47 نساء به‌كار رفته است; ولى در آيات 65‌ـ‌66 بقره; 154 نساء; 78 مائده; 163 اعراف و 124 نحل داستان اين قوم و سرانجام آنان بيان گرديده است.

    واژه «سَبْت» كه در زبان عبرى «شبات» خوانده مى‌شود به معناى استراحت كردن، پايان كار، مرگ و يكى از روزهاى هفته، مى‌آيد.1


    اصحاب سبت



    «اصحاب سبت»ازقوم‌بنى‌اسرائيل بودند «لُعِنَ الَّذينَ كَفَروا مِن بَنى اِسرءيلَ...» (مائده/5،78)و در شهرى ساحلى به‌نام «اَيله»3 ميان «مصر» و «مدين» يا «مدين» يا «طبريه» يا «مقنا» (كه بين «مدين» و «عينونا» قرار داشته) زندگى مى‌كرده‌اند.4 اين قوم در عصر پيامبرى حضرت داود(عليه السلام)بوده5 و شمار آنان را 000/70 يا 000/12 نفر گفته‌اند.6
    گروهى از مورخان و مفسران نيز آنها را بخشى از قوم ثمود پنداشته‌اند كه بر اثر همجوارى با بنى‌اسرائيل به ديانت يهود گرويده‌اند.7

    خداوند يهود* را به امساك <[خوددارى از كار] و تعظيم روز جمعه فرمان داد8; اما آنان در اين فرمان الهى اختلاف كرده، با اين باور كه روز شنبه به سبب پايان يافتن آفرينش آسمانها و زمين در آن روز بزرگ‌ترين روزهاست9،از پذيرفتن روزى جز شنبه سرباز زده، فرمان خداوند را ناديده گرفتند، از اين‌رو خداوند نيز كار را بر آنها سخت گرفت و كار كردن در آن روز از جمله صيد* ماهى كه با توجه به ساحلى بودن محل سكونتشان از كارهاى رايج و مهم آن قوم بود، بر آنها حرام گشت10: «اِنَّما جُعِلَ السَّبتُ عَلَى الَّذينَ اختَلَفوا فيهِ...» (نحل/16،124) يهوديان تا مدتى بر اين فرمان پايبند بوده، در روزهاى شنبه با تعطيل كردن كار به عبادت و استراحت مى‌پرداختند; ولى ماهيان چون روزهاى شنبه خود را در امان مى‌ديدند به‌صورت انبوه در كناره‌هاى دريا و روى آب نمايان مى‌شدند، به‌گونه‌اى كه سطح آب ديده نمى‌شد: «...‌تَأتيهِم حيتانُهُم يَومَ سَبتِهِم شُرَّعـًا‌...» (اعراف/7،163); ولى در روزهاى ديگر به زير آب رفته و جز شمار اندكى بر روى آب نمى‌آمدند: «...‌و يَومَ لايَسبِتونَ لاتَأتيهِم‌...» (اعراف/7،163)

    آنان مدتى اين وضع را تحمل‌كرده، مانند گذشتگان و پدرانشان از صيد ماهى در روز شنبه پرهيز مى‌كردند; ولى پس از آن نتوانستند بر تمايلات نفسانى خود چيره شوند و چون از يك سو نمى‌خواستند از فرمان الهى سرپيچى كرده، گرفتار كيفر شوند و از سوى ديگر حاضر نبودند از خيل ماهيان روز شنبه بى بهره باشند به حيله‌اى دست زدند كه ظاهر آن فرمانبرى و باطنش نافرمانى بود.

    آنان در كنار دريا حوضچه‌هايى حفر كرده و از طرف دريا جويهايى را به اين حوضچه‌ها كشيدند.
    روز شنبه هنگامى كه آب دريا بالا مى‌آمد به وسيله اين جويها ماهيان زيادى به سوى حوضچه‌ها هدايت مى‌شدند و هنگامى كه آب دريا پايين مى‌آمد در آن حوضچه‌ها گرفتار مى‌شدند و در روز يك شنبه آنها را صيد مى‌كردند.11

    برخى نيز گفته‌اند: آنها در شب شنبه تورهاى ماهيگيرى را مى‌گستراندند و چون روز شنبه ماهيان زيادى در تورها جمع مى‌شد روز يك شنبه تورها را جمع‌آورى مى‌كردند و از اين راه اموال فراوانى به‌دست مى‌آوردند.12

    در آغاز، اين كار با ترس و پنهانى صورت مى‌گرفت; ولى به تدريج در ميان آنان گسترش يافت و صورتى آشكار به خود گرفت; اما در برابر اين گروه كه با حيله به صيد ماهى مى‌پرداختند دو گروه ديگر وجود داشتند: گروهى كه نه به صيد ماهى مى‌پرداختند و نه صيادان را از اين كار نهى مى‌كردند و موعظه آنها را بى‌فايده دانسته، مى‌گفتند: آنان را به حال خود واگذاريد تا نابود، يا به عذاب الهى گرفتار شوند: «...لِمَ تَعِظونَ قَومـًا اَللّهُ مُهلِكُهُم اَو مُعَذِّبُهُم عَذابـًا شَديدًا...» (اعراف/7،164)

    گروه ديگر كسانى بودند كه به فرمانهاى پيامبرشان پايبند بوده و به اميد اينكه گناهكاران به سخنانشان گوش فرا داده از اين عمل دست بكشند به هدايت گمراهان پرداخته و آنان را از اين كار باز مى‌داشتند.
    اين گروه كه به گفته برخى حدود 10 نفر(13) بودند هنگامى كه ديدند سخنانشان در گناهكاران اثرى ندارد از آنان جدا شدند.14

    به تصريح قرآن، گروهى كه در برابر اين منكر ساكت نشده و نهى* از منكر نمودند، نجات يافته، گرفتار عذاب نشدند: «...اَنجَينا الَّذينَ يَنهَونَ عَنِ السّوءِ...» (اعراف/7،165);

    اما درباره گروه دوم كه نهى از منكر را ترك كردند برخى از مفسران گفته‌اند كه آنها نيز نجات يافتند، زيرا آيه «...‌و‌اَخَذنَا الَّذينَ ظَـلَموا بِعَذاب بَـيس بِما‌كانوا يَفسُقون» (اعراف/7،165) آنان را دربرنمى‌گيرد، چون آنها مى‌دانستند سخنانشان در گناهكاران اثرى ندارد.15

    برخى ديگر مى‌گويند: آنان دچار عذاب شده، به‌صورت مورچه مسخ شدند16

    گروهى از مفسران نيز درباره آنان سكوت كرده، سرانجام آنان را نامعلوم دانسته‌اند.17

    امّا گروهى كه ماهى صيد مى‌كردند به‌صورت ميمون مسخ* شدند: «فَلَمّا عَتَوا عَن ما نُهوا عَنهُ قُلنا لَهُم كونوا قِرَدَةً خـسِـين» (اعراف/7،166) آيه‌65 بقره/2 نيز تجاوزكارى اصحاب سبت و مسخ شدن آنان به ميمون را گزارش مى‌كند: «و‌لَقَد عَلِمتُمُ الَّذينَ اعتَدَوا مِنكُم فِى السَّبتِ فَقُلنا لَهُم كونوا قِرَدَةً خـسِـين» و طبق برخى روايات و گفته مفسران و مورخان بعد از سه(18) يا 7 (19) روز باد و باران شديدى همه آنان را به درون دريا ريخت و هيچ فردى از آنان بر روى خشكى نماند20;

    همچنين بنابر نظر بيشتر مفسران از آيه «لُعِنَ الَّذينَ كَفَروا مِن بَنى اِسرءيلَ عَلى لِسانِ داوودَ و عيسَى ابنِ مَريَمَ ذلِكَ بِما عَصَوا و كانوا يَعتَدون» (مائده/5،78) برمى‌آيد كه قومى كه بر اثر نافرمانى از دستور خدا مورد لعن* حضرت داود قرار گرفتند همان اهل «اَيله»* بودند و به سبب بى‌اعتنايى به حرمت صيد ماهى در روز شنبه حضرت داود آنان را نفرين كرد و گفت: «خدايا آنها را لباس لعنت و عذاب بپوشان» و خداوند آنها را به‌صورت ميمون مسخ كرد.21

    +:برای خواندن ترجمه ی آیه 47 سوره ی نساء کلیک کنید

    ++منبع : سایت گفتگوی دینی

    +++:منابع شماره های سبز به دلیل طولانی بودن در سایت اصلی ذکر شده است

    ++++:توجه شود این پست کمی ویرایش شده است لذا برای خواندن متن کامل به سایت گفتگوی قرآنی مراجعه کنید

  2. کاربر مقابل پست پرواز عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (01-27-2012)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •