-
RE: سوره ص [38]
(آيه 79)- مهم اين است كه انسان هنگامى كه از اعمال زشت خود نتيجه شومى مىگيرد بيدار شود، و به فكر جبران بيفتد، اما چيزى خطرناكتر از آن نيست كه همچنان بر مركب غرور و لجاج سوار گردد، و به مسير خود به سوى پرتگاه ادامه دهد و اين همان سرنوشت شومى بود كه دامن «ابليس» را گرفت.
اينجا بود كه «حسد» تبديل به «كينه» شد، كينهاى سخت و ريشهدار.
چنانكه قرآن مىگويد: «عرض كرد: پروردگارا! مرا تا روزى كه انسانها برانگيخته مىشوند مهلت ده» (قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ). مهلتى كه از فرزندان آدم انتقام گيرم، و همه را به گمراهى بكشانم.
در حقيقت او مىخواست تا آخرين فرصت ممكن به اغواى فرزندان آدم بپردازد، چرا كه روز رستاخيز پايان دوران تكليف است، و ديگر وسوسه و اغوا مفهومى ندارد، علاوه بر اين با اين درخواست مرگ را از خود دور كند، و تا قيامت زنده بماند، هر چند همه جهانيان از دنيا بروند.
(آيه 80)- در اينجا مشيّت الهى- به دلائلى كه به زودى اشاره خواهيم كرد- اقتضا نمود كه اين خواسته ابليس برآورده شود، اما نه بطور مطلق، كه به صورت مشروط، چنانكه آيه شريفه مىفرمايد: «گفت: تو از مهلت داده شدگانى» (قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ).
(آيه 81)- ولى نه تا روز رستاخيز و مبعوث شدن خلايق بلكه «تا روز و زمان معينى» (إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ).
اين تعبير اشاره به پايان اين جهان است چرا كه در آن روز همه موجودات زنده مىميرند، و تنها ذات پاك خداوند مىماند. (قصص/ 88)
(آيه 82)- اينجا بود كه ابليس مكنون خاطر خود را آشكار ساخت، و هدف نهائيش را از تقاضاى عمر جاويدان نشان داد، و «گفت: به عزّتت سوگند كه همه آنان را گمراه خواهم كرد»! (قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ).
سوگند به «عزت» نشان مىدهد كه او نهايت پافشارى را در تصميم خويش داشته و دارد، و تا آخرين نفس بر سر گفتار خود ايستاده است.
-
RE: سوره ص [38]
(آيه 83)- ولى متوجه اين واقعيت بود كه گروهى از بندگان خاص خدا به هيچ قيمتى در منطقه نفوذ و حوزه وسوسه او قرار نمىگيرند، لذا ناچار آنها را از گفتار بالا استثنا كرد و گفت: «مگر بندگان مخلص تو از ميان آنها»! (إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ).
همانها كه در راه معرفت و بندگى تو از روى اخلاص و صدق و صفا گام بر مىدارند، تو نيز آنها را پذيرا شدهاى، خالصشان كردهاى، و در حوزه حفاظت خود قرار دادهاى.
سؤال: چرا خداوند درخواست شيطان را در باره ادامه حياتش پذيرفت، و چرا فورا نابودش نكرد؟! پاسخ اين است كه عالم دنيا ميدان آزمايش و امتحان است- آزمايشى كه وسيله پرورش و تكامل انسانهاست- و مىدانيم آزمايش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امكان پذير نيست.
البته اگر شيطان هم نبود هواى نفس و وسوسههاى نفسانى انسان را در بوته آزمايش قرار مىداد، اما با وجود شيطان اين تنور آزمايش داغتر شد، چرا كه شيطان عاملى است از برون و هواى نفس عاملى است از درون!
(آيه 84)- آخرين سخن در باره ابليس! چند آيه آخر سوره ص در حقيقت خلاصهاى است از تمام محتواى اين سوره و نتيجهاى است براى بحثهاى مختلفى كه در اين سوره آمده است.
نخست در پاسخ ابليس- كه تهديد كرد تمام انسانها را به جز «مخلصين» اغوا مىكند- خداوند «فرمود: به حق سوگند، و حق مىگويم» (قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ).
(آيه 85)- «كه جهنم را از تو و هر كدام از آنان كه از تو پيروى كند، پر خواهم كرد» (لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ).
اين تأكيدات براى اين است كه كسى كمترين ترديد و شكى در اين باره به خود راه ندهد كه براى شيطان و پيروانش راه نجاتى نيست و ادامه خط آنها «دار و البوار» منتهى مىگردد.
-
RE: سوره ص [38]
(آيه 86)- سپس در پايان روى سخن را به پيامبر كرده و چهار مطلب مهم را در عباراتى كوتاه بيان مىكند، در مرحله اول مىفرمايد: «بگو: من از شما هيچ اجر و پاداشى نمىطلبم» (قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ).
و به اين ترتيب به بهانههاى بهانه جويان پايان مىدهد، و روشن مىسازد كه من تنها طالب نجات و سعادت شما هستم، پاداش من تنها بر خداست، همان گونه كه در آيات ديگرى از قرآن مجيد از قبيل آيه 47 سوره سبأ به آن تصريح شده است «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ».
اين خود يكى از دلائل صدق پيامبر صلّى اللّه عليه و اله است.
در مرحله دوم مىگويد: «و من از متكلفين نيستم» (وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ).
سخنانم مقرون به دليل و منطق است، و هيچ گونه تكلفى در آن وجود ندارد، عباراتم روشن و سخنانم خالى از هرگونه ابهام و پيچيدگى است.
(آيه 87)- در مرحله سوم هدف اصلى اين دعوت بزرگ و نزول اين كتاب آسمانى را بيان كرده، مىفرمايد: «اين (قرآن) تذكرى براى همه جهانيان است» (إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ).
آرى! مهم آن است كه مردم از غفلت به درآيند و به تفكر و انديشه پردازند.
(آيه 88)- و در چهارمين و آخرين مرحله مخالفان را با عباراتى كوتاه و پر معنى تهديد كرده، مىگويد: «و خبر آن را بعد از مدتى مىشنويد»! (وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ).
ممكن است شما اين سخنان را جدى نگيريد، اما به زودى صدق گفتار من آشكار خواهد شد، هم در اين جهان در ميدانهاى نبرد اسلام و كفر، در منطقه نفوذ اجتماعى و فكرى، در مجازاتهاى الهى، و هم در عالم ديگر و مجازاتهاى دردناك خدا خواهيد ديد، خلاصه تازيانه الهى آماده است و به زودى بر گرده مستكبران و ظالمان فرود خواهد آمد.
«پايان سوره ص»