-
RE: سوره صافّات [37]
(آيه 166)- «و ما همه تسبيحگوى او هستيم»، و او را از آنچه لايق ذات پاكش نيست منزه مىشمريم (وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ).
آرى! ما بندگانيم كه جان و دل بر كف داريم، همواره چشم بر امر، و گوش بر فرمانش سپردهايم، ما كجا و فرزندى خدا كجا؟
در حقيقت آيات سه گانه فوق به سه قسمت از صفات فرشتگان اشاره مىكند: نخست اين كه هر كدام رتبه و منزلتى دارند كه از آن تجاوز نمىكنند.
ديگر اين كه آنها دائما آماده اطاعت فرمان خدا در عرصه آفرينش و اجراى اوامر او در پهنه عالم هستى هستند.
سوم اين كه آنها پيوسته تسبيح خدا مىگويند و او را از آنچه لايق مقامش نيست منزه مىشمرند.
(آيه 167)- سپس در چهار آيه ديگر به يكى از عذرهاى ناموجه اين مشركان در ارتباط با همين مسأله بت پرستى و مطالب ديگر اشاره كرده و پاسخ مىدهد، مىفرمايد: «آنها پيوسته مىگفتند:» (وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ).
(آيه 168)- «اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود» (لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ).
(آيه 169)- «به يقين ما بندگان مخلص خدا بوديم» (لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ).
اين همه از بندگان مخلص و آنان كه خدايشان خالص كرده است سخن مگوى، و پيامبران بزرگى همچون نوح و ابراهيم و موسى و غير آنها را به رخ ما مكش، ما هم اگر مشمول لطف خدا شده بوديم و يكى از كتب آسمانى بر ما نازل مىشد، در زمره اين بندگان مخلص بوديم!
(آيه 170)- اين آيه مىگويد اين آرزوى آنها هم اكنون جامه عمل به خود پوشيده و بزرگترين كتاب آسمانى خدا «قرآن مجيد» بر آنان نازل شده، اما اين دروغ پردازان پر ادعا «به آن كافر شدند (و از در مخالفت و انكار و دشمنى درآمدند) ولى به زودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست» (فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ).
-
RE: سوره صافّات [37]
(آيه 171)- حزب اللّه پيروز است! به دنبال بحثهاى گوناگونى كه پيرامون مبارزات انبياى بزرگ و كارشكنيهاى مشركان بىايمان طى آيات اين سوره آمده است، اكنون كه به آخرين آيات سوره نزديك مىشويم مهمترين مسأله را در اين رابطه بيان مىكند، و آن خبر از پيروزى نهائى لشكر خدا بر لشكر شيطان و دشمنان حق است، تا مؤمنان در هر عصر و زمان به اين وعده بزرگ الهى دلگرم شوند و براى ادامه مبارزه با لشكر باطل آماده و مقاوم گردند.
مىفرمايد: «وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پيش مسلّم شده ...»
(وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ).
(آيه 172)- «كه آنان يارى شدگانند» (إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ).
(آيه 173)- «و لشكر ما (در تمام صحنهها) پيروزند»َ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ).
چون عبارت صريح و گويا، و چه وعده روح پرور و اميد بخشى؟!
(آيه 174)- سپس در ادامه اين آيات، هم براى دلدارى پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و مؤمنان و تأكيد بر پيروزى، و هم تهديد مشركان بىخبر مىگويد: «از آنها [كافران] روى بگردان تا زمان معيّنى» كه فرمان جهاد فرارسد (فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ).
(آيه 175)- سپس اين جمله را با تهديد ديگرى تأكيد كرده، مىفرمايد: «وضع آنها را بنگر (چه بىمحتواست) اما به زودى (نتيجه اعمال خود را) مىبينند» (وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ). به زودى پيروزى تو و مؤمنان، و شكست ذلت بار خود را در اين دنيا، و مجازات الهى را در جهان ديگر خواهند ديد.
(آيه 176))- و از آنجا كه اين خيرهسران بىشرم پيوسته اين سخن را تكرار مىكردند كه وعده عذاب الهى چه شد؟ و اگر راست مىگوئى چرا معطلى؟ قرآن با لحنى تهديدآميز در پاسخ آنها مىگويد: «آيا اينها براى عذاب ما عجله مىكنند»؟
(أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ).
گاه مىگويند: اين وعده الهى چه شد؟ و گاه مىگويند اين پيروزى كى خواهد آمد؟
-
RE: سوره صافّات [37]
(آيه 177))- «اما هنگامى كه عذاب ما در آستانه خانههايشان فرود آيد انذار شدگان صبحگاه بدى خواهند داشت» (فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ).
اين تعبير نزول عذاب را در متن زندگى آنها و مبدل شدن كانون آرامش آنها را به كانونى از وحشت و اضطراب نشان مىدهد.
(آيه 178))- به آنها اعتنا مكن! گفتيم آيات آخر اين سوره در حقيقت وسيلهاى است براى دلدارى پيامبر و مؤمنان راستين و تهديدى است براى كفار لجوج.
اين آيه بار ديگر با لحنى تهديد آميز مىفرمايد: «از آنها روى بگردان (و آنان را به حال خود واگذار) تا زمان معيّنى» (وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ).
(آيه 179))- «و وضع كارشان را ببين، آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مىبينند»! (وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ).
اين تكرار به خاطر تأكيد است كه آنها بدانند اين يك مسأله قطعى است كه به زودى مجازات و شكست و ناكامى خود را خواهند ديد، و به نتائج مرارت بار اعمالشان گرفتار مىشوند و پيروزى مؤمنان نيز قطعى و مسلم است.
(آيه 180))- سپس سوره با سه جمله پر معنى در باره «خداوند» و «پيامبران» و «جهانيان» پايان مىيابد.
مىفرمايد: «منزه است پروردگار تو، پروردگار عزّت (و قدرت) از آنچه آنان [مشركان و جاهلان] توصيف مىكنند» (سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ).
گاه فرشتگان را دختران او مىنامند، گاه در ميان او و جن نسبتى قائل مىشوند، و گاه موجودات بىارزشى همچون قطعات سنگ و چوب را همرديف او قرار مىدهند.
(آيه 181))- و در جمله دوم همه پيامبران را مورد لطف بىپايان خويش قرار داده، مىگويد: «و سلام بر رسولان» (وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ).
سلامى كه نشانه سلامت و عافيت از هرگونه عذاب و كيفر روز قيامت، سلامى كه امان در برابر شكستها و دليل بر پيروزى بر دشمنان است.
-
RE: سوره صافّات [37]
(آيه 182))- و سر انجام سخن را با حمد الهى پايان داده، مىگويد: «و حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است» (وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ).
سه آيه اخير مىتواند اشاره و مرورى اجمالى بر تمام مسائل اين سوره باشد، چرا كه بخش مهمى از اين سوره پيرامون توحيد و مبارزه با انواع شرك بود، و آيه اول با تسبيح و تنزيه خداوند از توصيفهاى مشركان، همه را بازگو مىكند.
بخش ديگرى از اين سوره بيان گوشههائى از حالات هفت پيامبر بزرگ بود، آيه دوّم اشارهاى به آنهاست.
و بالاخره بخش ديگرى از نعمتهاى الهى، مخصوصا انواع نعمتهاى بهشتى، و پيروزى جنود الهى بر لشكر كفر سخن مىگفت، و حمد و ستايش خدا در پايان كار اشارهاى به همه اينهاست.
در روايات متعددى مىخوانيم: «كسى كه مىخواهد در روز قيامت اجر و پاداش او با پيمانه بزرگ و كامل داده شود بايد آخرين سخنش در هر مجلسى كه مىنشيند اين بوده باشد: سبحان ربّك ربّ العزّة عمّا يصفون و سلام على المرسلين و الحمد للّه ربّ العالمين».
«پايان سوره صافّات»