درباره‌ی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزه‌ای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم.»[5]

از سوی دیگر، ادعای اصلی مستند این است که در مسئولین جمهوری اسلامی به مخالفین بهتان زده می‌شود و دروغ‌هایی نسبت داده می‌شود که مخالفین را بی‌آبرو کند. برای نمونه به بی‌آبرو کردن آیت‌الله سیدمحمد روحانی از سوی اطرافیان امام در قبل از انثقلاب در نجف اشاره می‌کند. این قضیه یکی از اتفاقات تاریخی است که بارها از سوی مخالفین امام خمینی (ره) تکرار شده است و هر بار نیز تکذیب شده است تا اینکه در سال‌های اخیر نامه‌های آیت‌الله سیدصادق روحانی، برادر آیت‌الله سیدمحمد روحانی، منتشر شد و در بین این نامه‌ها، نامه‌ی آقای سیدصادق روحانی به امام خمینی و جواب ایشان وجود دارد. در نامه آقای روحانی آمده بوده است که علی‌القاعده این کار توسط اطرافیان شما انجام شده و شما «نه تنها جاعلین را تنبیه نفرمودید بلکه آنها را کما فی‌السابق از اطرافیان و اصحاب محسوب می‌شوند.»