*نازنین-م:سنگ کلیه پدرم به یک سرطان نادر کلیه تبدیل شد/هدف قرب الهی نبود، بلکه رسیدن به شیطان بود!

نازنین-م یکی از آسیب‌دیدگان این فرقه است که حدود 6 سال در کلاس‌های عرفان ضاله حلقه به همراه خانواده‌اش شرکت کرده است، وی با اشاره به محتوای ارائه شده در این کلاس‌ها می‌گوید: کل خانواده‌ام از طریق یکی از افراد فامیل که خودش در حلقه شرکت می‌کرد، با این کلاس‌ها آشنا شدیم؛ خود طاهری هم، آن زمان آزاد بود و کلاس برگزار می‌کرد. سخنی از غیر قانونی بودن کلاس‌ها هم نبود. اوایل کار بود و من در این کلاس ها به همراه یکی از دختران فامیل که مادرشان هم بودند، شرکت می‌کردم؛ به منزل ما آمدند و به ما ارتباط دادند؛ به ما گفته می‌شد که چشم‌ها را ببندید و ارتباط بگیرید؛ همه از جمله من و پدرم و مادرم می‌نشستیم؛ برادرم آن زمان نبود.

وی ادامه می‌دهد: ارتباط گیری به این صورت بود که به ما می‌گفتند که چشم‌ها را ببندید؛ این ارتباط از سمت خدا است! به پدرم حالات عجیبی دست می‌داد، مثلاً تکان می‌خورد یا یک سری صداهایی از خود بروز می‌داد که ارتباط دهنده ادعا می‌کرد اینها برون‌ریزی است یعنی موجودات غیر ارگانیک و جن و روح و کالبد ذهنی دارد از بدن شما خارج می‌شود، ما هم به قدری تحت تاثیر حرف‌ها و فن بیان طرف قرار گرفته بودیم که فکر می‌کردیم راست می‌گوید.

نازنین.م به نکته‌ای جالب اشاره می‌کند که مسترها از آن‌ها خواسته بودند در منزل‌شان تابلویی از آیات قرآن کریم نباشد و بیان می‌دارد: چون به هم ریختگی‌ام خیلی شدید بود و به زور به کلاس‌ها می‌رفتم فقط تا ترم چهار به کلاس‌ها رفتم؛ به ما گفتند تا ترم 7 یا 8 که حلقه نماز به شما داده شود، نماز نخوانید؛ گفته شد که اگر ابتدا حلقه نماز(حلقه صلاه) به شما داده شود و شما نماز بخوانید این اتفاق که بعضی وقت ها که نماز می‌خوانید فکرتان به اطراف پرت می‌شود و در حقیقت این پرت شدن حواس همان حمله غیر ارگانیک‌ها است، برایتان پیش نمی‌آید!