۳. اتکا و وابستهشدن به ساختارهای متمرکز بینالمللی و جهانی
امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که ساختارهای جهانی از ابتدا برای تسهیل سلطهی کشورهای قلیل قدرتمند بر مناسبات جهانی و دیگر کشورها طراحی شدهاند. لذا وابسته کردن کشور به نظامهای جهانی این فرصت را به کشورهای غربی میدهد تا از ظرفیت این نهادها برای فشار بر کشور استفاده نمایند که ملت ایران نمونههایی از برخوردهای تبعیضآمیز این نهادها را در مسائل سیاسی از جمله انرژی هستهای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و ... تجربه کرده است.
در عرصهی اقتصادی نیز نهادهای جهانی و ساختارهای آنها چنین رفتار و کارکردی دارند. وابستهشدن تبادلات مالی، کالایی و اطلاعاتی کشور به زیرساختهای جهانی این فرصت را برای کشورهای غربی فراهم کرده است تا کشور را با مشکلاتی مواجه نمایند. به عنوان مثال به دلیل اتکا به ارز جهانی و زیرساختهای تبادل پول، با تحریم بانکهای کشور و بستن گلوگاههای تبادلات مالی، واردات و صادرات با اتکا به برخی دیگر از سیستمهای جهانی تبادل کالا به کشور دشوار شده است.
۴. وابستهشدن درآمد کشور به صادرات نفت
درآمد حاصل از نفت همچنان بخش مهمی از درآمد کشور را تشکیل میدهد. این درآمد اولاً تک محصولی و ناشی از فروش داراییهای سرمایهای کشور است و ثانیاً متاثر از رفتار کشورهای متخاصم است که تحریم خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا نمونهای از آن به شمار میرود. بهویژه وقتی این تصمیم با تحریمهای مالی همراه میشود، دریافت درآمد فروش آن مقدار از نفت به دیگر کشورها هم عملاً مشکل میشود. لذا وابستگی بودجهی کشور به این مقدار از درآمد نفتی یک نقطهی ضعف مهم است.