۴) پرهیز از تضعیف ایمان مردم
بعضىها خیال کردهاند براى اینکه حالت افسردگى را در این مردم از بین ببرند، باید به اینجا بیایند و سازوآواز و بزن و بکوب راه بیندازند؛ این اشتباه است؛ گرهها و عقدههاى روانى را باید باز کرد. اگر گرهى افتاده باشد، با این چیزها باز نمىشود؛ جز اینکه مردم و جوانها همان مایهى ایمانى هم که در مصیبتها سنگر و تکیهگاه آنهاست، از دست مىدهند. بنده با هر کارى که ایمان جوانها را در تهدید کند، بجد مخالفم. نباید سرمایهى ایمان و روحیهى دینى مردم را با خوشخیالى دست کسانى سپرد که به اینجا بیایند و آن را غارت یا تهدید کنند. هرچه مىتوانید، ایمان مردم را زیاد کنید. گاهى اوقات غصهى دل با خنده برطرف نمىشود؛ با گریه خیلى بهتر برطرف مىشود. البته نمىگوییم مردم را وادار کنید همیشه گریه کنند- دوستان سلیقهى بنده را مىدانند- اما این هم که بیایند به عنوان بازسازىِ روحیهى مردم، مایههاى ایمانى آنها را تضعیف و یا تهدید کنند، مطلقاً کار شایسته و درست و بحقى نیست. البته بخشى از بازسازى روحیهى مردم به عهدهى بهزیستى است؛ بخشى هم بهعهدهى دستگاههاى فرهنگى است.
بیانات در دیدار مسئولان بازسازى شهرستان بم ۱۳۸۴/۰۲/۱۳
۵) پرهیز از ابتذال برای شادی دادن به مردم
شادی لازم است و باید آن را برای مردم تأمین کرد؛ منتها این کار برنامهریزی میخواهد... مراقب باشید شادی در مردم با لودگی و ابتذال و بیبندوباری همراه نشود؛ از این طریق به مردم شادی داده نشود. همهجور میشود به مردم شادی داد؛ از نوع صحیح آن شادی داده شود. گاهی اوقات یک لطیفه یا یک تعبیرِ بجا مخاطب را شاد و خوشحال میکند؛ گاهی هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آنطور شادی را ایجاد کند. شادی کردن و شادی دادن به مردم، بهمعنای لودگی نیست... طنز فاخر و برجسته، یکی از هنرهاست. طنز، هنر خیلی بزرگی است... طنازهای واقعی را تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا طنز بیاورند. طنز، یعنی مطلب مهمِ جدی که با زبان شوخی بیان میشود؛ محتوا و معنایی در آن هست، منتها به زبان شوخی.
بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما۱۳۸۳/۰۹/۱۱