حقیقت پست دنیا

بزغاله ی مرده ای در مزبله ای افتاده بود، رسول خد (صلی الله علیه واله وسلم) به همراهانشان که از آنجا عبور می کردند فرمودند: این چقدر می ارزد؟!
گفتند: اگر زنده بود یک درهم بیشتر نمی ارزید، حال که مرده است ارزشی ندارد. فرمودند: آیا صاحب این بزغاله ی مرده رضا می دهد که این را به خورد عزیزانش از فرزندان و برادران و دوستان بدهد؟
گفتند: نه؛ بلکه همچنانکه می بینیم می آورد در این مزبله می افکند تا سگ ها و لاشخورها دورش جمع بشوند و با هم مانند سگان به هم پریدن بر سر و کلّه ی هم بکوبند.
فرمود: دنیا در نظر خدا از این بزغاله ی مردار هم پست تر است. هیچ گاه راضی نمی شود این مردار عفن را به انبیا و اولیا و مقرّبان درگاهش بدهد، بلکه آن را در خانه فرعون و نمرود و شدّاد می اندازد که با هم تکالب کنند و سر و کلّه ی هم بزنند و شکم ها پاره کنند: و تزهق أنفسهم و هم کافرون؛ جان از تنشان بیرون برود در حال کفر و خالی از ایمان.
در آن موقع است که فریادشان بلند می شود: یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ (سوره ی حاقّه، آیه ی 27)
ای کاش نابود می شدم و نه از خودم چیزی باقی می ماند و نه از اعمالم.
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ (28)هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ(29) (سوره حاقه، آیه 28 و 29)
ثروتم رفت و به دادم نمی رسد. قدرتم رفت و دردی از من دوا نمی کند.» ( همان، آیات 28و 29)