اگر یادتان باشد راجع به غریزۀ اولی که بحث کردم، یعنی قانون وراثت، مقداری در این باره صحبت کردم که کینهتوزی مادر و بخل پدر و بالاخره صفات رذیلۀ پدر و مادر به بچّه منتقل میشود. راجع به کارهایمان که بحث دیروز و امروز است یعنی بحث تربیت است، باید بدانیم تربیت بچّه از همان روز اوّل شروع میشود. اینطور نیست که مثلاً چهار پنج ساله یا هفت ساله شود و مدرسه رود. بعضی از خانمها که باید از آنها تشکر کنیم و مواظب هستند که بچّه وقتی به مدرسه میرود نمرههایش عالی درآید. اگر پدر وقت داشته باشد با بچّههایش که به دبیرستان میرود کار کند و بالاخره پدر و مادر باید راجع به بچّه کارهای فرهنگی داشته باشند و وظیفه است. از وظایفی که پدر و مادر روی بچّههای بزرگ دارند، اینست که باید از نظر فرهنگ آنها را باسواد کنند، چنانکه وظیفۀ سنگین راجع به ازدواج دارند.
وقتی پسر زن میخواهد باید آنها را زن داد و باید به غریزۀ جنسی او نگاه کنیم و ببینیم که زود است یا نه. برای دختر بیست سال به بالا برای شوهر کردنش دیر است. نگویید که میخواهد درس بخواند، بلکه دختر باید ازدواج کند. اگر پدر و مادر میتوانند، از حقوقی که بچّهها راجع به پدر و مار دارند، قضیۀ ازدواج است. یکی قضیۀ تعلیم و تعلم و یکی قضیۀ ازدواج است. یکی هم اینکه آنها واجبالنّفقه هستند و پدر و مادر باید این بچّهها را اداره کنند تا دختر به خانۀ شوهر رود و پسر به دنبال زندگی خود رود.
فقها اینها را در کتابهایشان گفتند. فقها راجع به این چیز گفتند که یکی واجبالنفقه است و باید نفقۀ این بچّهها را دهیم. یکی راجع به ازدواجشان که باید ازدواج آنها را زود انجام دهیم، چه راجع به دختر و چه راجع به پسر. یکی هم راجع به تعلیم و تعلم که باید این بچّههایمان را باسواد کنیم.
اخلاق، دین را اضافه میکند و میگوید علاوه بر این سه چیزی که فقها در رسالهها نوشتند، اخلاق است. باید بچّههایمان را مؤدب بار بیاوریم. بچّههایمان باید از نظر اخلاق خودسازی داشته باشند.
پدر و مادر تأثیر بسزا دارند و وظیفه هم از نظر خودسازی سنگین است و این بچّهها باید رذالت نداشته باشند و فضائل داشته باشند. اینها راجع به چیزهایی است که فقها یا علمای علم اخلاق گفتند و اما بحث امروز ما غیر آن بحث است و اینکه باید همه بدانیم این غریزۀ علمیابی در بچّهها بیدار است و باید مواظب باشیم در مقابل بچّههایمان گناه نکنیم که اثر میگذارد.
آیهای در قرآن هست که ولو مفسرین این حرف مرا نگفتند اما آیه شریفه دلالت دارد. میفرماید:«إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ الْقِيَامَةِ أَلاَ ذٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» [۱] ورشکستهترین افراد کسانی هستند که خودشان گناه میکنند و جهنّمی میشوند و باید مواظب باشند بچّهها گناه نکنند و خودشان باید تقیّد به ظواهر شرع داشته باشند و بچّههایشان هم تقیّد به ظواهر شرع داشته باشند و توجّه به اینکه این علمیابی از همان روزهای اول در بچّهها بیدار است.