لذا با آنها به مزاح میگفتم اگر میخواهی فیلمی ببینی و اگر میخواهی غنا و کنسرت و امثال اینها ببینی، اول این بچّه را از اطاق بیرون ببر. آن وقتها میگفتم بچّه را در برفها ببر که اگر سرما بخورد بهتر از این است که سرمای مغزی و سرمای باطنی بخورد. وقتی فیلم تمام شد، برو و بچّه را بیاور. خیال نکنید این مزاح است، بلکه واقعیت است. خواندن قرآن در مقابل بچّه تأثیر روی سعادت بچّه دارد، در حالی که بچّه هفتهشت روزه است، اما همین قرآن تأثیر دارد. چنانکه گفتم اذان و اقامه که تأکید شده، تأثیر دارد.
در مقابل بچّه نماز بخوانید، اثر دارد. در مقابل بچّه جنگ و دعوا کنید، یا العیاذبالله صدایتان را بلند کنید و خشن باشید و شوهر با خانم یا خانم با شوهر دعوا کند، همین دعوا و جنگ و نزاع روی مغز بچّه اثر دارد و بالاخره کلیۀ کارهای ما، کلیۀ گفتار و کردار ما روی بچّه اثر میگذارد.
نماز ما در سعادت بچّه اثر دارد و جنگ و دعوا و العیاذبالله گناهان ما و ماهواره نگاه کردن ما روی این بچّه تأثیر دارد. همان سالهای اول که تلویزیون درست شده بود، دو دکتر بودند که زن و شوهر اصفهانی بودند که به قم آمده بودند و دعوت مرا گرفتند. من به آنجا رفتم و تلویزیون روشن بود، آن خانم هم خانم زرنگی بود و برای اینکه به من احترام بگذارد، تلویزیون را خاموش کرد.
شوهر خیلی مؤدب نبود و اعتراض کرد و گفت آقا میخواهند تلویزیون را ببینند. خانم به شوهر گفت این تلویزیون برای بچّه ضرر دارد. برقش و الکترونیکها و جذبش و همه چیز آن روی جسم بچّه اثر میگذارد.
اگر پیش بچّه غیبت کنید و یا پیش بچّه حرفهای نامربوط بزنید و کارهای نامربوط کنید، روی این بچّه اثر میگذارد؛ چنانکه در مقابل بچّه قرآن بخوانید، از نظر تفصیل نمیداند قرآن چیست، اما از نظر اجمالی همین قرآن روی مغز بچّه اثر میگذارد و این کودک ما از همان روز اول به تربیت دینی احتیاج دارد. اگر تربیت صحیح و تربیت دینی کردیم، زمینۀ سعادت این بچّه فراهم میشود.
اگر سر و کار با ماهواره داشتیم و اگر سر و کار با گناه داشتیم، همین گناه ما تأثیر روی مغز این بچّه دارد. ما نمیفهمیم و بچّه هم به حسب ظاهر نمیفهمد، اما باید بدانیم از نظر علم و عمده از نظر اسلام که اسلام عزیز میگوید این بچّه از همان روز اول علمیاب است و ببین چه علمی به این بچّه میدهی. اگر علم فسق و فجور میدهی این بچّه از نظر عاقبتبهخیری، عاقبتش خطرناک میشود، و اگر نماز و قرآن و خدمت به خلق خدا و امثال اینها در مقابل این بچّه انجام دهی، در سعادت این بچّه تأثیر دارد. مرحوم صاحب بن عباد(ره) یک عالم فوقالعاده مهمی در اصفهان بوده است. اصفهانی نبوده، اما به اصفهان آمده و این مرد بزرگ خیلی خدمت کرده است و یکی از حرفهای صاحب بن عباد به پدر و مادرهاست و حتّی یک قضیه از خودش نقل میکند که مادر من مواظب بود
هر روز به من پول دهد که من به فقیر دهم و آن کار یک غریزۀ سخاوتمندی به من داده است و میگویند صاحب بن عباد خیلی سخاوتمند بوده است و الحمدلله وضعش هم خوب بوده است و خدمت به خلق خدا فراوان میکرده است و خودش میگفته مادر من موجب شد من سخاوتمند شوم و از کمک کردن به خلق خدا لذّت ببرم.