یکی از ضررهای بزرگ دروغ این است که نابود کننده سرمایه اطمینان است. مى‏ دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى مى‏ کشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است، ولی با این حال در موارد و شرایطی که اضطرار (احتیاج شدید) به دروغ گفتن در کار باشد گفتن دروغ جایز شمرده شده است، اما این جواز به مقدار اضطرار تا زمانی است که اضطرار وجود داشته باشد نه بیشتر. مقصود از اضطرار در اینجا، احتیاج شدید به ارتکاب دروغ برای جلو گیری از ضرر های بزرگی همچون به خطر افتادن جان انسان یا سلامتی او و یا جلوگیری از تهاجم دشمن به سرزمین اسلام و یا جلو گیری از اختلاف بین برادران مسلمان و به طور کلی تمام مواردی که اهمیتش از قبح دروغ بیشتر باشد.


این نکته را باید متذکر شد که اگر چه دروغ گفتن از دید شرع در موارد اضطرار و براى دفع ضررهای بزرگ و غیر قابل تحمل جایز است، اما چنانچه راهى وجود داشته باشد که بدون ارتکاب دروغ، ضرر را دفع کند باید آن راه بر گزیده شود. یکی از این راهها روش «توریه» است. توریه یعنی کلامى که از آن دو معنا فهمیده شود: یکى معناى ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل مى‏شود، و دیگرى معناى نهانى و ناپیدا که مقصود اصلى گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمى‏شود. اگر انسان براى برطرف کردن زیان از خود یا مسلمانى دیگر ناچار به استفاده از توریه یا دروغ شود، لازم است «توریه» کند.