خلاصه اینکه همسرم ادعا کرد و التماس میکرد که فراموش کنم و بگذرم تا اون جبران کنه واز اون به بعد هر روز خیلی بیشتر ارتباط تلفنی داریم ، و ... دیگه اون برنامه ها رو هم از گوشیش پاک کرده
ولی من هنوزم میترسم و نگرانم و البته خیلی کمتر از قبل ولی میترسم غفلت کنم روزی..
در کل نگرانم مبادا بازم همسرم با یه احساس خلا و این همه مشکلات دوباره به سرش بزنه
لطفا کمکم کنید من چگونه باید باشم؟؟
، همیشه از اینکه زیاد زنگ بزنم و حالشو کارشو بپرسم که اغلبم با بی میلی اون مواجه بودم دوس نداشتم فک کنه میخوام تحت نظر داشته باشم البته گاهی هم میگفت کها تو میخوای منو تحت نظر بگیری تو به من اعتماد نداری تو فک میکنی من با چند نفر ارتباط دارم..
منم خیلی دلگیر بودم خیلی صبر کردم منم خیلی سرخورده شدم ولی همچین کاریتون کرد و که هرگز نمیکنم ولی نمیدونم اون چرا رفت طرف این جیزا.....
منتظر پاسخ تون هستم.