الهی،عمرخودبربادکردم
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: الهی،عمرخودبربادکردم

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #5
    کاربر کانون غریبه آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    1,463
    می پسندم
    176
    مورد پسند : 1,032 بار در 619 پست
    نوشته های وبلاگ
    16
    میزان امتیاز
    75
    الهی! گریخته بودم تو خواندی. ترسیده بودم بر خوان تو نشاندی. ابتدا می ترسیدم که مرا بگیری به بلای خویش، اکنون می ترسم که مرا بفریبی به عطای خویش.


    الهی! عمر بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم. گفتی و فرمان نکردم. درماندم و درمان نکردم.


    الهی! تو ساز که ازین معلولان شفا نیاید، تو گشای که از این ملولان کاری نگشاید.


    الهی! به صلاح آر که نیک بی سامانیم جمع دار که بد پریشانیم.


    الهی! ظاهری داریم شوریده. باطنی داریم در خواب. سینه ای داریم پر آتش. دیده ای داریم پر آب. گاه در آتش سینه می سوزیم و گاه از آب چشم غرقاب.


    الهی! اگر نه با دوستان تو در رهم، آخر نه چون سگ اصحاب کهف بر درگهم. انتظار را طاقت باید و ما را نیست. صبر را فراغت باید و ما را نیست.

    الهی! مکش این چراغ افروخته را و مسوز این دل سوخته را و مران این بنده آموخته را ...

  2. کاربر مقابل پست غریبه عزیز را پسندیده است:

    امیرحسین (02-14-2014)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •