چند نکته:
1- این روایت،صد درصد صحیح است.در یک پست جداگانه ایی،تک تک روات این،مورد بررسی قرار گرفته اند و همه ثقه می باشند
.

پس وهابیون بی خود و چشم بسته،نگویند روایت ضعیف هست
2-همان طور که در روایت می بینید،عمربن الخطاب آمده و به امیرمومنان علیه السلام،تبریک گفته است،و نشان می دهد خلیفه دوم،از من کنت مولاه فعلی مولاه،خلافت و جانشینی فهمیده است و نه دوستی و محبت(آن گونه که مولوی های اهل تسنن می گویند)
3- عمربن الخطاب می گوید: أصبحت مولای ومولى کل مسلم... همان طور که می بینید،عمر می گوید: اصبحت... یعنی از امروز تو مولای من و تمام مسلمین شدی.از امروز... ترجمه این قسمت بنابر قول اهل تسنن،چنین می شود:ای علی،تو از امروز،دوست من و دوست همه مسلمین شدی.حال سوالی که مولوی های اهل تسنن باید پاسخ دهند این است:مگر علی بن ابی طالب،دیروز و روزهای گذشته،دشمن مسلمانان بوده و از آن روز به بعد،دوست مسلمین شده؟
4- آیا اعلام دوستی یک نفر،بیعت و تبریک می خواهد؟
5- آیا اعلام محبت و دوستی امیر مؤمنان علیه السلام می‌تواند إکمال دین و إتمام نعمت پروردگار لقب بگیرد؟زیرا همان طور که در روایت می بینید،بلافاصله بعد از آنکه پیامبرص فرمودند:من کنت مولاه فعلی مولاه،خداوند آیه نازل کرد و فرمود:امروز دین را کامل کردم و به اسلام راضی هستم.